همزیستی نیوز - بیش از نیمی از جمعیت ایران را جامعه مردان تشکیل می‌دهند که از این تعداد ۳۴ میلیون نفر بیش از ۱۰ سال سن دارند و از این تعداد ۲۱ میلیون نفر دارای همسر هستند، اما نکته قابل توجه اینجاست که به طور میانگین حدود ۲ درصد از پسران ۱۰ تا ۱۸ ساله یعنی معادل ۶۰ هزار نفر متاهل‌اند.  

شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس در گفت و گو با ایسنا، ضمن ارائه آماری از وضعیت مردان جامعه در کشور می‌گوید: براساس آمارهای سال ۹۵ و طبق گزارشات موجود، در حال حاضر ۸۴ میلیون نفر جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند که از این تعداد ۴۳ میلیون نفر (معادل ۵۰.۵ درصد) «مرد» هستند؛ از این ۴۳ میلیون نفر، ۱۰.۵ میلیون نفر زیر ۱۵ سال، ۳۰ میلیون نفر ۱۵ تا ۶۴ سال و حدود ۳ میلیون نفر ۶۵ سال به بالا سن دارند.

تجرد یک سوم جمعیت مردان

وی با بیان اینکه به طور کلی ۳۴ میلیون نفر از مردان کشور بیش از ۱۰ سال سن دارند، درباره وضعیت تاهل جامعه «مردان» توضیح می‌دهد: از تعداد ذکر شده، ۲۱ میلیون نفر دارای همسر، ۳۵۰ هزار نفر بدون همسر در اثر فوت، ۴۰۰ هزار نفر بدون همسر در اثر طلاق و ۱۲ میلیون نفر ازدواج نکرده هستند؛ به عبارتی یک سوم جمعیت مردانِ ۱۰ سال به بالا، مجرد هستند. 

 

۶۰ هزار نفر از پسران ۱۰ تا ۱۸ ساله ازدواج کرده‌اند

این جمعیت‌شناس در پاسخ به این سوال که چند نفر از پسران زیر ۱۸ سال ازدواج کرده‌اند، نیز بیان می‌کند: از جمعیت ۱۰ تا ۱۴ ساله پسران، حدود ۱.۲ درصد و در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ ساله پسران نیز ۲.۳ درصد ازدواج کرده‌اند که به طور میانگین حدود ۲ درصد از پسران ۱۰ تا ۱۸ ساله (معادل ۶۰ هزار نفر) ازدواج کرده هستند.  

بیشترین سهم ازدواج مردان زیر ۱۸ سال در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی و کرمان است. 

 

۷۰۰ هزار نفر از مردان در کشور تنها زندگی می‌کنند

 

به گفته کاظمی‌پور، از ۲۴ میلیون خانواری که در ایران زندگی می‌کنند، ۲۱ میلیون خانوار «مردسرپرست» و حدود سه میلیون خانوار «زن سرپرست» هستند. همچنین حدود ۷۰۰ هزار خانوار یک نفره مردسرپرست در کشور زندگی می‌کنند.  

 

۲.۵ میلیون مرد، بیکارِ درجستجوی کار

 

وی در ادامه درباره وضعیت اشتغال پسران زیر ۱۸ سال نیز اینطور توضیح می‌دهد: در آمارها وضعیت اشتغال نیز براساس جمعیت ۱۰ سال به بالا محاسبه می‌شود و ۳۴ میلیون نفر از مردان ایران ۱۰ سال به بالا هستند که از این تعداد ۱۱ میلیون نفر غیرفعال و ۲۲ میلیون نفر فعال هستند. از این ۲۲ میلیون نفر، ۱۹.۵ میلیون نفر شاغل و ۲.۵ میلیون نفر بیکارِ درجستجوی کارند.

بنابر اظهارات کاظمی‌پور، از این ۱۹.۵ میلیون نفر شاغل در جمعیت مردان، حدود ۳ میلیون نفر در بخش دولتی مشغول به کار هستند؛ حدود ۱۸ میلیون نفر به نحوی بیمه هستند و ۲ میلیون نفر دارای کار غیررسمی هستند و فعلا بیمه نیستند. 

 

۱۰ درصد پسران ۱۰ تا ۱۸ ساله شاغل‌اند/۳ استان در صدر جدول کار کودکان 

این جمعیت‌شناس در ادامه درباره وضعیت اشتغال پسران زیر ۱۸ سال نیز اظهار می‌کند: از میان جمعیت پسران زیر ۱۸ سال، حدود ۱۰ درصدشان شاغل، ۲ درصد بیکار و مابقی محصل هستند.

به گفته وی، بیشترین میزان اشتغال جوانان زیر ۱۸ سال به ترتیب مربوط به استان‌های کرمان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان بوده است.

 

۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۶ سال به بالای مردان، دانشجو یا محصل‌اند

وی با اشاره به وضعیت آموزش و تحصیلات جامعه مردان همچنین می‌گوید: ۳۷ میلیون نفر از مردان در ایران بیش از ۶ سال سن دارند که از این تعداد ۱۰ میلیون نفر محصل یا دانشجو و بقیه یا شاغل، بیکار بازنشسته، دارای درآمد بدون کار و یا از کار افتاده هستند. از این تعداد، ۴۲ درصد ابتدایی، ۱۷ درصد راهنمایی، ۱۱ درصد متوسطه، هفت درصد پیش دانشگاهی و ۲۲ درصد نیز در حال تحصیل در آموزش عالی هستند. 

 

۷۲ سال؛ امید زندگی مردان

افزایش مرگ و میر مردان در بهار و تابستان ۹۹

کاظمی‌پور در ادامه به میزان مرگ و میر در مردان اشاره می‌کند و با بیان اینکه میزان امید زندگی در جامعه آقایان حدود ۷۲ سال است، می‌افزاید: در سال ۹۸ حدود ۳۷۰ هزار فوتی رخ داد که ۵۷ درصد از فوتی‌ها در مردان اتفاق افتاده بود؛ در واقع میزان فوت مردان همواره از زنان بیشتر است. 

این جامعه‌شناس به آمارهای اعلام شده توسط ثبت احوال درخصوص میزان مرگ و میر در بهار و تابستان سال ۹۹ نیز اشاره و بیان می‌کند: در دو فصل بهار و تابستان مرگ و میر مردان نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۰ هزار مورد افزایش داشته است که می‌توان آن را ناشی از کرونا دانست. این درحالیست که مرگ و میر در جامعه زنان حدود ۱۵ هزار مورد افزایش داشته است. 

 

بیشترین عوامل مرگ و میر 

وی ادامه می‌دهد: بیشترین عامل مرگ، انواع بیماری‌های قلبی و عروقی است که تقریبا ۴۰ الی ۵۰ درصد مرگ‌ها را پوشش می‌دهد. همچنین میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات در مردان بیشتر از زنان است به طوریکه تصادفات برای مردان در رتبه دوم و برای زنان در رتبه سوم قرار دارد. این درحالیست که میزان مرگ و میر ناشی از سرطان برای زنان در رتبه دوم قرار دارد. 

کاظمی‌پور در ادامه با اشاره به مسائل جامعه مردان اظهار می‌کند: مردان نان‌آور خانواده هستند و بسیاری از آنها دارای شغل آزاد هستند و هزینه آن بسیار بالاست. چندین سال است که بحث تورم وجود داشته و امسال نیز با شیوع ویروس کرونا مواجه هستیم که در پی آن هزینه‌های زندگی برای خانواده‌ها به ویژه مردان که نان آور هستند سخت شده است.

همزیستی نیوز- یک آسیب شناس و فعال حقوق کودک تاکید دارد، مجلس باید در برابر آسیب‌هایی اجتماعی و روانی کودکانی که در سن پایین ازدواج می‌کنند و گاهی جامعه و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهند، پاسخگو باشد.

گزارش ۲۴ آذرماه امسال مرکز آمار ایران نشان می‌دهد در بهار سال جاری بیش از ۷ هزار ازدواج دختر بچه ۱۰ تا ۱۴ ساله و یک ازدواج دختر بچه کمتر از ۱۰ سال به ثبت رسیده است. این در حالیست که در یک دهه اخیر یکی از موضوع‌های داغ و بحث‌برانگیز میان فعالان اجتماعی و قانون‌گذاران در کشور پدیده‌ای به نام «کودک همسری» بوده و جامعه ایران سال‌هاست درگیر این موضوع است.

بعد از اینکه موضوع ازدواج دختران خردسال مورد اعتراض عمومی قرار گرفت، معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری لایحه‌ای را در اسفند ۹۷ به کمیسیون لوایح دولت ارائه داد تا از طریق این لایحه بتواند در برابر این فاجعه بایستد. اما لایحه دولت (معاونت رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده) درباره کودک همسری چه بود؟ محتوای این لایحه از این قرار بود که ازدواج دختران زیر ۱۶ سال و پسران زیر ۱۸ سال ممنوع شود و علاوه بر آن، اجازه می‌داد که دختران بین ۱۳ تا ۱۶ سال و پسران بین ۱۶ تا ۱۸ سال با حکم دادگاه خانواده ازدواج کنند. اما این لایحه موفق به تصویب در کمیته فرعی کمیسیون لوایح دولت نشد.

در همین راستا معاونت امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری به منظور جلب نظر موافق اعضای کمیته و با هدف حمایت از همه کودکان در برابر ازدواج‌های زودهنگام و اجباری، متن لایحه اولیه را اصلاح و حداقل سن ازدواج را برای دختران ۱۳ و برای پسران ۱۵ سال تعیین کرد؛ یعنی با تصویب نهایی این لایحه در دولت، ازدواج زیر ۱۳ سال برای دختران و زیر ۱۵ سال برای پسران ممنوع شد اما این لایحه در مجلس راه به جایی نبرد و تصویب نشد.

پیش از این هم اعضای فراکسیون زنان مجلس دهم طرح ممنوعیت ازدواج کودکان را تهیه و تدوین کردند که بر اساس آن ازدواج دختران زیر ۱۳ سال و پسران زیر ۱۵ سال ممنوع بود. اما باز هم در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به عنوان کمیسیون تخصصی رسیدگی‌کننده تصویب نشد.

*رویکردهای قضایی*

در خصوص رویکردهای قضایی در این زمینه گاهی خبرهای مختلفی منتشر می‌شود. به تازگی روز(دوشنبه ۲۰ بهمن) دادستان شهرستان نمین از دستگیری عاقد ۱۲۰ مورد کودک همسری در این شهرستان خبر داد و گفت: با بررسی‌های انجام‌ شده متهمان شناسایی، عاقد روانه زندان و دو دفترخانه پلمپ شد.

به گفته عظیم اکبری،‌ دادستان در راستای احقاق حقوق عامه و جلوگیری از ترویج این فرهنگ نادرست و اشتباه به عنوان مدعی‌العموم ورود پیدا کرده و جرم ۶ ماه تا ۳ سال برای متهمان در نظر گرفته شده که این اتهام مشمول خانواده‌های دختر و پسر می‌شود که در این امر دخیل بوده‌اند.

وی، یکی از علل افزایش آسیب‌های اجتماعی را ازدواج زودهنگام دختران دانست و گفت: این اتفاق در برخی مناطق همچنان ادامه دارد. نیاز است در این زمینه رصدهای همه‌جانبه داشته باشیم تا بتوانیم از حقوق کودکان به‌خوبی دفاع کنیم و شاهد ریشه‌کن کردن این فرهنگ غلط بین مردم باشیم.

*مرکز پژوهش‌های مجلس مخالف طرح ممنوعیت ازدواج کودکان*

کودک همسری همواره مخالفانی را هم با خود به همراه داشته که از جمله آنها مرکز پژوهش‌های مجلس است؛ با این وجود باید کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به عنوان کمیسیون اصلی، این طرح را بررسی می‌کرد که نظرات و انتقاداتی مانند «فوریت‌ نداشتن طرح افزایش حداقل سن ازدواج، وجود فرهنگ‌های مختلف در کشور و تنوع در رسیدن به بلوغ جسمی-فکری، مغایرت طرح افزایش حداقل سن ازدواج با شرع اسلام، صحت قوانین فعلی و...» از سوی برخی اعضای این کمیسیون به طرح وارد شده است.

کودک همسری در حال حاضر یک امر منفی در جامعه تلقی شده و معادل کودک‌آزاری محسوب می‌شود. نخستین بار در سال ۱۳۱۰، به صورت جدی به این امر پرداخته شده که البته چندان موفق نبود. با این حال در سال ۱۳۱۳ در قانون اساسی و در ماده ۱۰۴۱ به سن قانونی ازدواج صراحتا اشاره شد. براساس این ماده، سن ازدواج در دختران ۱۵ و در پسران ۱۸ سال تمام تعیین شد و دختران ۱۳ تا ۱۵ سال و پسران ۱۵ تا ۱۸ سال می‌توانستند با مجوز دادگاه ازدواج کند.

*مروری برای تعیین حداقل سن ازدواج در قوانین رسمی*

در سال ۱۳۶۸ ماده شماره یک «پیمان‌نامه حقوق کودک» در سازمان ملل متحد به تصویب رسید، براساس این ماده، کودک چنین تعریف می‌شود: «این پیمان‌نامه، تمامی افراد زیر ۱۸ سال را به عنوان کودک به رسمیت می‌شناسد. هر چند که سن قانونی در برخی کشورها، پایین‌تر تعیین شده است، اما کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد، نهاد ناظر بر این پیمان‌نامه، از دولت‌ها می‌خواهد تا در صورتی که سن قانونی تعریف شده در کشورهایشان، زیر ۱۸ سال است، آن را به ۱۸ سال افزایش دهند».

ایران نیز با تصویب قانونی با عنوان «قانون اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک» در اسفندماه ۱۳۷۲ و در زمان ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، این پیمان‌نامه را با یک شرط پذیرفت. آن هم اینکه «هرگاه هر قسمت از محتوای این پیمان‌نامه با قوانین داخلی و موازین اسلامی در تضاد باشد، جمهوری اسلامی ایران، الزامی به اجرای آن نمی‌بیند».

کودک‌همسری در سال‌های اخیر همواره در صدر اخبار و رسانه‌ها بوده است. در آخرین مورد آن، ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ویدئوی در شبکه‌های اجتماعی از مراسم عروسی یک دختر ۹ ساله در یاسوج منتشر شد که سر و صدای زیادی به پا کرد تا جایی‌که معصومه ابتکار در توئیتر خود، از انتشار دهنده فیلم خواست اطلاعات دقیق‌تری از این اتفاق را بیان کند؛ پیگیری مراجع قضایی و معاونت زنان رئیس جمهوری منجر به صدور رای طلاق برای آن دختر و جریمه و زندان برای داماد و پدر دختر شد.

بعد از این اتفاق، بسیاری تصور کردند که شاید این ماجرا تصویب لایحه یاشده در مجلس را تسریع بخشد، اما اتفاق خاصی نیفتاد. اما پرسشی که در این میان مطرح می‌شود اینکه جلوگیری مجلس از تصویب این طرح چه پیامدهایی برای جامعه دارد؟

*ورود به بزرگسالی بدون چشیدن طعم کودکی*

در ارتباط با این موضوع فرشید یزدانی یک فعال حقوق کودک و آسیب‌شناس به ایرناپلاس گفت: نخستین و مهم‌ترین دلیل برای جلوگیری از ازدواج در کودکی این است که کودکان بدون گذراندن دوره کودکی، وارد دوره‌ای می‌شوند که نه آشنایی‌ با آن دارند و نه مهارت جسمی و روانی آن را بلدند.

آنها کودکانی هستند که به سرعت وارد دوره بزرگسالی می‌شوند، بدون آنکه طعم شیرین کودکی را چشیده باشند. بنابراین در مرحله اول نوعی کودک‌آزاری رخ می‌دهد که به دنبال آن انواع خشونت‌های جنسی، روانی، کلامی و ... زمینه بروز و ظهور خواهند یافت.

در واقع زنانی که در سنین کودکی ازدواج می‌کنند، در معرض خطر خشونت جنسی و فیزیکی قرار دارند که ممکن است مواجهه با این خشونت برای آنها مشکلات ناباروری و جنسی متعددی ایجاد کند. زن و شوهرها به دلیل اختلاف سنی، از نظر قدرت و توان بدنی مساوی نیستند. همچنین ازدواج در سنین پایین باعث می‌شود فرد در مهارت‌های شخصی و اجتماعی پیشرفت زیادی نکند و از خود شناخت و درک کاملی نداشته باشد.

یزدانی ادامه داد: طبق شواهدی که در دست داریم، به این نتیجه رسیده‌ایم که تنها یک سوم دختران ۱۰ تا ۱۳ ساله‌ای که ازدواج کرده‌اند، در زندگی‌شان موفق بوده و حدود ۷۰ درصد آنها معمولاً به آن خانواده پایدار نرسیده‌اند. بسیاری از آنها در مراحل اولیه زندگی طلاق گرفته‌اند.

باز هم تاکید می‌کنم در بررسی‌های ما از هر سه نفر، یک نفر از این بچه‌ها توانسته‌اند زندگی تشکیل دهند. در حقیقت این بچه‌ها حق گرفتن وام ازدواج، حق گرفتن نفقه، حق گرفتن مهریه و مسائل مالی را ندارد و دائم باید خانواده‌ در کنارش باشد و از حقوق آنها دفاع کند.

*ضرورت پاسخگوی مجلس به پیامدهای ناشی از کودک‌همسری*

این فعال حقوق کودک، مهم‌ترین پیامد این موضوع را افزایش آسیب‌های مختلف اجتماعی در جامعه دانست و افزود: کودکانی که در سن پایین ازدواج می‌کنند، در حقیقت دوران کودکی خود را از دست می‌دهند و احساس مسئولیت‌پذیری نسبت به اتفاقات پیرامون خود را ندارند.

آنها حق تملک دارایی ندارند و تنها می‌توانند ازدواج کنند و این امر همه زندگی یک فرد را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در این رابطه یک تناقض بزرگ وجود دارد و تنها دولت و مجلس می‌توانند جلوی این اقدام را بگیرند.

یک بچه ۱۰ تا ۱۲ ساله نمی‌تواند یک مادر باشد و چون خودش نتوانسته دوران کودکی موفقی را پشت سر بگذارد بی‌شک فرزندان او نیز نمی‌توانند مسئولیت‌پذیری قابل قبولی برای جامعه داشته باشند و آسیب‌پذیری آنها نسبت به مشکلات جامعه بسیار زیاد می‌شود.

 یزدانی اضافه‌کرد: سن منطقی ازدواج برای زنان ۲۵ و برای مردان ۲۷ سال تعریف شده، اما آمارهای میانگین سن ازدواج بیش از ۳۰ سال را نشان می‌دهد. در همین راستا مرکز پژوهش‌های مجلس به دلیل بالا بودن میانگین سن ازدواج با این طرح مخالفت دارد، آنها معتقدند با طرح «کودک همسری» عملا سن ازدواج را افزایش می‌دهیم و باید به جای مطرح کردن طرح کودک همسری افراد را تشویق به ازدواج کنیم؛ به عبارت دیگر مرکز پژوهش‌های مجلس طرح «کودک همسری» را سدی مقابل راه کاهش سن ازدواج می‌داند.

مجلس و نمایندگان دوره یازدهم باید در برابر آسیب‌هایی اجتماعی و روانی که برای کودکان در این موارد اتفاق می‌افتد و گاهی جامعه و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، پاسخگو باشند. مرکز پژوهش‌ها حالا که با این موضوع مخالف است، پس پیامدهای «کودک‌همسری» را بپذیرد.

منبع: ایرنا پلاس

 

همزیستی نیوز - ساعت ۶ صبح است و شب همچنان ادامه دارد. سرما فرصت «ها» کردن دست‌ها را نمی‌دهد. دو سرباز راهنمایی و رانندگی در گوشه‌ای از خیابان کارشان شروع شده است. یکی‌شان دارد تلاش می‌کند دست‌هایش را با نفسش گرم می‌کند و مرتب درجا می‌زند تا بلکه کمی گرم‌تر شود. چند قدم پایین‌تر یک کارگر شهرداری جارویش را روی زمین می‌کشد و دور می‌شود.

سرباز است و هفت ماهی می‌شود که دارد خدمت می‌کند. فوق لیسانس اقتصاد دارد. هفت ماه برای ما شاید مدت زیادی نباشد اما برای او انگار ۷۰ سال گذشته است. آنقدر دلش پر است که حرف‌هایش تمامی ندارد.

اگه مافوقت ببینه من دارم اینجا باهات صحبت می‌کنم مشکلی برات پیش نمیاد؟

خانوم اونقدر هوا سرده که مافوقم از ماشین پیاده نمیشه. نهایتش میخواد ازم بپرسه اون خانومه چی می‌گفت که بهش میگم می‌خواست تا وقتی که سرویس محل کارش میرسه واسه امنیت بیشتر کنار یه مامور وایسه.

ویدئویی که همه جا منتشر شده رو دیدی؟ همونی که یه سرباز میگه نماینده بهش سیلی زده؟

بله دیدم. اون نماینده مجلسی که میاد خط ویژه و ما نگهش می‌داریم، چون نمی‌تونه از رومون رد شه وایمیسته وگرنه اگه می‌تونست حتما از روی ما رد می‌شد. چرا؟ چون خودشو محق می‌دونه. نماینده مجلس هر کی میخواد باشه اما باید تخلفشو بپذیره چون اونم یه شهرونده مثل بقیه آدما. چه نهادی به این نماینده آموزش داده که درست رفتار کنه؟ از طرفی وقتی سرباز کسی که تخلف کرده رو نگه میداره و مدارکشو می‌خواد چه لزومی داره اون طرف جایگاه اجتماعی، شغل یا سمتشو بگه؟ فکر کردین ما به یه نماینده متخلف بگیم مدارکتو بده، میده؟ نه. در نهایت به زبون میگه من نماینده مجلسم و اگرم بهش بگی کارتتو ببینم میگه برو بابا، چطور منو نمی‌شناسی؟ اصلن چرا یه سرباز باید همه آدمایی که یه پستی تو مملکت دارنو بشناسه؟ مگه نماینده خودش رئیس سازمان آبو می‌شناسه که از ما یه همچین توقعی داره؟ اگه نماینده معتقده تخلف نکرده، برگه جریمه رو بگیره و بره رِوال قانونیشو طی کنه. چه لزومی داره برخورد فیزیکی کنه؟ من از ۶ صبح تو سرما می‌لرزم و خدمت می‌کنم، ساعت‌ها سرپام و حق تکون خوردن از سر پستمو ندارم. نماینده مجلس هم شرایط منو داره؟ کاش اون آقای نماینده فکر می‌کرد پسرش در حال خدمته و همکارش با بچه‌اش یه همچین برخوردی کرده. شاید با این طرز فکر دیگه دستشو روی یه سرباز بلند نمی‌کرد. خانوم، ما حین انجام وظیفه انقدر از این مسائل دیدیم که اگه بخوام براتون بگم تمومی نداره. حالا فیلم یکی از این اتفاقا منتشر شده که بازم خدا رو شکر فضای مجازی صدای یکی از ماها رو به یه جایی رسوند. البته اونم احتمالا میخوان فیلتر کنن!

من تقریبا هر جا که فکرشو کنی وایسادم؛ از خیابونی که کنارش خط ویژه‌ست تا سر چهارراه. واقعا کار سختیه. به ما گفتن اگه وسیله نقلیه‌ای وارد خط ویژه شد که بالاش چراغ گردون داشت، ایرادی نداره. من یه مدت سر چهارراهی خدمت می‌کردم که یه سری پرشیای خاکستری تو خط ویژه حرکت می‌کردن و جلوی داشبوردشون ال‌ای‌دی میذاشتن و شیشه‌های دودی داشتن. پلاک دولتی هم نداشتن و شخصی بودن. وقتی جلوشونو می‌گرفتم میگفتن چرا ماشین دولتو نگه می‌داری؟ ازشون می‌پرسیدم پس چرا پلاک دولتی ندارین؟ شیشه‌های دودی و ال‌ای‌دی داشبورد رو نشونم می‌دادن. انگار نمیدونن که شیشه دودی خودش تخلفه و وقتی یه آدم سیاسی تو ماشین نیست نباید از خط ویژه بره و بیاد. آخرشم تهدیدم می‌کردن که حالتو جا میاریم و می‌فرستیمت جزایر جنوبی خدمت کنی. در حالی که به ما گفته بودن وقتی شرایط اینجوری پیش میاد اصلا توجه نکنین و اینجور چیزا رو به مافوق خودتون ارجاع بدین. مثلا به ما گفتن سرباز حق نگه داشتن هیچ خانومی رو نداره و اگه سربازی به شما که پشت فرمون نشستی بگه بزن بغل، تخلف کرده. سرباز حق درگیر شدنم نداره. حتی ما یه سری کد جریمه مخصوص داریم و نمی‌تونیم هر کد جریمه‌ای رو ثبت کنیم.

این کدایی که میگی چه جوریه؟

یه سرباز حدود ۱۵ تا ۲۰ تا کد جریمه داره. مثلا سرباز کد جریمه نصب تبلیغات روی بدنه ماشینو نداره و حتما باید موارد اینجوری رو یه نیروی کادری جریمه کنه یا برای کمربند دو کد جریمه هست. اگه راننده تو شهر کمربند نبنده باید ۱۵ هزار تومن جریمه بشه و اگه تو جاده و اتوبان کمربند نبنده باید ۶۰ هزار تومن جریمه بشه. یه چیز جالب براتون تعریف کنم که بخندین. یه بار یکی از مقامای سابق پلیس اومده بود سرکشی و به سربازا می‌گفت واسه خودتون جریمه می‌نویسین؟ فکرشو بکن اصلا قوانین حوزه‌ای که توش کار می‌کردو نمی‌دونست! آخرشم همون بابا رو به خاطر پرونده‌های فسادی که داشت برکنار کردن. برای نیروهای زیردستش ارزش قائل نبود و هیچکس دل خوشی ازش نداشت. مثلا شهرداری یه سری بُن یا کارت هدیه می‌داد که این آدم بین کادری‌ها و سربازها تقسیم کنه. اونم یه بخشیشو برمی‌داشت و هر چی که می‌موند تقسیم می‌کرد. روزی که می‌خواست برای همیشه بره از نیروهایی که یه زمانی زیردستش بودن خواهش می‌کرد که راهو براش باز کنن که سربازا هم راهو براش باز نمی‌کردن. نمی‌خوام بگم همه اینجورینا، نه. مثلا سردار حسینی یکی از افرادیه که همه ستایشش می‌کنن. چرا؟ چون برای پرسنل زیردستش همه‌جوره ارزش قائله. حالا بگذریم که این روزا گذاشتنش جایی که فقط تدریس کنه.

تعداد ماشین‌ها در خیابان زیاد می‌شوند. حالا هوا هم روشن شده است و سرباز باید حواسش را  بیشتر به کارش بدهد. مجبورم با او خداحافظی کنم و بروم چند خیابان آن‌طرف‌تر. سراغ سربازی که ایستاده می‌روم. بعد از آنکه دکترایش را گرفته به خدمت سربازی اعزام شرده است. ۳۱ ساله است و ۹ ماهی می‌شود که خدمت می‌کند. مافوقش آدم منصفی است. یک ساعت او داخل ماشین می‌نشیند و خودش را گرم می‌کند و یک ساعت بعدی جایش را با مافوقش عوض می‌کند.

او هم دل پُری دارد و از قوانینی که برایشان تعیین کرده‌اند می‌گوید: «طبق قانون ما حق داریم ماشینایی مثل آمبولانس یا آتش‌نشانی رو که تخلف می‌کنن، جریمه کنیم اما حق نداریم ماشینای مربوط به نیروهای نظامی رو جریمه کنیم چون اونام در حین خدمتن. مثلا جریمه عبور از چراغ قرمز ۲۰۰ هزار تومنه و اگه تو این شرایط اقتصادی و فشار روانی یه نفرو ۲۰۰ تومن جریمه کنم قطعا میاد میزنه تو گوشم. یا جریمه نقص فنی ۷۵ هزار تومنه. چن وقت پیش چراغ یه ماشین سوخته بود که جلوشو گرفتم. طرف گفت بخدا خونه مادرخانومم بودم و داشتم می‌رفتم چراغم سالم بود، اصلا متوجه نشدم سوخته. خب به فرض که این آدم درست هم بگه. واقعا اون موقع شب و با محدودیت ساعتی که گذاشتن از کجا می‌خواد چراغ گیر بیاره و تعویض کنه؟ من فکر می‌کنم یه سری از قوانین ما نیاز به واحدهای نظارتی بهتری داره. آخه از کدوم بخش این کار بگم که خدا رو خوش بیاد؟ ببین، این کار همش تنش و اعصاب خردیه.»

برای این تنشی که درباره‌ش میگی، روانشناسی گذاشتن که هر چند وقت یه بار بتونین بهش مراجعه کنین؟

امسال واسه اولین بار یه بخشنامه‌ای اومده که همه باید تست روانی انجام بدن چون دیدن تشنج و فشار روانی داره زیاد میشه. برای این کار باید به ستاد راهور مراجعه می‌کردیم و به یه سری سوالا جواب می‌دادیم. وقتی تستو انجام دادم به من گفتن تو باید بری پیشِ روانشناس. رئیس اداری بهم گفت مگه چی گفتی که تو کلِ تهران فقط تو باید بری پیشِ روانشناس؟ حالا ساز و کار اینا خیلی عجیبه چون خودشون اجبار می‌کنن بری پیش روانشناس اما تو ساعت خدمت بهت این اجازه رو نمیدن! وقتی هم مرخصی تشویقی می‌گیری سعی می‌کنن اونو ضایع کنن. حالا باید برای این کار به یکی از مرکز درمانی ناجا بری و وقت بگیری. یعنی یه روز باید بری اونجا تا بتونی وقت بگیری چون خیلی شلوغه. یعنی خودت روانی میشی تا بتونی بری پیش یه روانشناس.

مگه نمیگی تنها کسی بودی که تشخیص دادن بری پیش روانشناس؟ پس چرا مرکز درمانیشون شلوغه؟

وقتی با سربازای دیگه صحبت کردم متوجه شدم وقتی تست دادن همشون دروغ گفتن چون میدونستن برای رفتن به روانشناس باید چه پروسه پیچیده‌ای رو طی کنن. اما چرا مراکز درمانی‌شون شلوغه؟ چون یه سری آدم که دوست ندارن برن خدمت میرن اونجا تا معافیت روانی بگیرن. به خاطر همینم صف شلوغی داره. یه سری هم حین خدمت متوجه میشن راه‌هایی برای معافیت وجود داره به همین دلیل اونا هم برای این کار اقدام می‌کنن. سوالی که واسه خود من پیش اومده اینه که چطور میشه یه همچین محیطی رو فراهم کرد که بیشتر نیروها به فرار فکر کنن؟ چرا نباید شرایطی فراهم بشه که وقتی یکی دفترچه‌شو پست می‌کنه دعا دعا کنه که با جون و دل بره خدمت کنه. یه ستوان‌یک داشتیم که پاییز امسال زنش و پدرزنشو کشت. اگه قرار بود اون تست روانی درست کار کنه چرا باید یه همچین اتفاقی می‌افتاد؟ این نشون میده که ساز و کارا اشتباهه. یه نیروی کادری داشتیم که مافوقش بهش زور گفته بود، به خاطر همینم تصمیم گرفته بود خودشو از پل بندازه پایین. البته خدا رو شکر همکارش به دادش رسید. انگار هیچ جایی راندمان کاری مهم نیست و همه  فقط دنبال کار آماری‌ان. چرا وقتی تشخیص میدن یکی به روانشناس نیاز داره پیگیر این موضوع نمیشن؟ مثلا مسئول اداری از من پرسید رفتی پیش روانشناس؟ منم گفتم مسئول پاسدارخونه بهم اجازه نداد. اونم گفت باشه، هر وقت اجازه داد برو. رفتم پیش مسئول پاسدارخونه که مرخصی بگیرم، اونم گفت فعلا نیرو نداریم حالا برو ببینیم چی میشه. از این موضوع که بگذریم توهینی که بهم میشه برام آزاردهنده‌ست. برای من بارها پیش اومده جلوی متخلفو گرفتم و به من گفته تو که سربازی. برو کنار ببینم مافوقت کجاست؟ خانوم من درس خوندم تا دکتر بشم اما بارها حین خدمت بهم توهین کردن. در هر صورت ما نیروی کمکی هستیم و باید بهمون حق بدین که این رفتارها برامون برخورنده باشه. از هر ۱۰ نفری که جلوشونو می‌گیریم، هشت نفرشون میگن به تو چه ربطی داره؟ تو یه سرباز ساده‌ای. خیلی وقتا میگن «حالا همه چی تو این مملکت درسته و همین صحبت‌کردن من با موبایل تخلفه؟» یا میگن «چطور شما نمی‌تونین اون دزده که اختلاس کرده رو بگیرین حالا اومدین از منِ بدبختی که کمربندمو نبستم پول بگیرین؟» این حرفا نُقل و نبات مردمه و روزی ۱۰۰ بار به زبون میارن.

حالا نوبت اوست که جایش را با مافوقی که سر پُست است عوض کند. عذرخواهی می‌کند و می‌رود تا خدمت کند.

سراغ یکی از سربازانی که داخل خط ویژه ایستاده است هم می‌روم. لیسانس مدیریت دارد. ۲۴ ساله است و چند ماهی می‌شود که خدمت می‌کند: «صبحا همه عجله دارن و میخوان برن سر کار به خاطر همینم زیاد تخلف می‌کنن. روزای اولی که خط ویژه وایمیستادم همه چهره‌ها برام ناآشنا بودن اما روزای بعد یه سری چهره‌ها برام آشنا شدن. بعد از یه هفته مشخص میشه که یه سری آدما هر روز دارن یه خلافی رو تکرار می‌کنن. بعضی وقتا کار با تذکر پیش میره. تو خط ویژه موتوری زیاده که ۹۰ درصدشون هم تخلف می‌کنن. چراغ قرمز رد می‌کنن، از روی خط عابر می‌پیچن، مسافر اضافه می‌زنن، کلاه کاسکت ندارن، پلاکشونو مخدوش می‌کنن، خلاف جهت و ورود ممنوع میان، سرعت بالا دارن و خیلی چیزای دیگه. وقتی هم مافوق به سرباز میگه برو جلوی موتوری رو بگیر نمی‌تونیم سرپیچی کنیم. مثلا من میرم دستمو جلوی موتوری نگه می‌دارم که وایسه اما گوش نمی‌کنه. یه وقتایی که مجبورم برم جلوشونو بگیرم موتوری همین طوری که داره رد میشه با لقد میزنه تو سینه‌م و میره. مگه میشه جلوی موتوری رو گرفت؟ حالا خیلی از مردم که یه کفی می‌بینن میان به ما فحش میدن که چرا نمیذارین موتوریای بدبخت یه لقمه نون در بیارن. دیگه نمیدونن اگه یه موتوری پلاکشو مخدوش کنه و بزنه یکی رو بکشه، کسی نمی‌تونه پیداش کنه، واسه همینم کارش تخلفه. بعضی خط ویژه‌ها مثل میدون فردوسی پاتوقه و اگه بسته بشه حتما حتما درگیری میشه. مثلا معمولا چهارراه استانبول یه کفی هست و میشه اوج درگیریا رو اونجا دید. چون باید بپری جلو و موتورو بگیری. بیشتر موتورسوارا هم مقاومت می‌کنن و از موتور پایین نمیان و ما هم مجبوریم موتورشون توقیف کنیم چون تخلف کرده. حالا فکرشو بکن اگه طرف خودشو با موتورش زمین بزنه می‌تونه بره از ما شکایت کنه. اگه موتورو نگیریم مافوق بهمون اجازه مرخصی نمیده. بخدا همش بدبختیه.

بین صحبت‌هایش راننده چند موتور و ماشین اصرار می‌کنند تا راه خط ویژه را برایشان باز کند و او هم دستش را به نشانه اینکه نمی‌شود تکان می‌دهد. چند باری هم موتورهایی که خودشان را پشت اتوبوس‌های بی‌آرتی پنهان کرده‌اند با یک لایی‌کشیدن راهشان را باز می‌کنند و می‌روند. از او خداحافظی می‌کنم.

سراغ آخرین سرباز می‌روم. فوق لیسانس مدیریت دارد و چشمش به وسایل نقلیه‌ای است که دنبال راه فرار در خیابان‌ها هستند: «اوایل سال که کرونا شدید بود وضعیت بهتر بود. به ما گفته بودن مردمو نگه نداریم چون مدارک‌گرفتن و قبض‌نوشتن خودش عامل شیوع کروناست. گفته بودن اگه  کسی تخلف کرد به صورت دو برگی جریمه‌شون کنیم.»

جریمه دوبرگی چطوریه؟

مثلا فکر کنین من لب اتوبانم و راننده با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت رد میشه اما سرعت قانونی ۱۲۰ کیلومتره. اینجور مواقع پلاک طرفو می‌خونیم و جریمه‌ش می‌کنیم. جریمه انواع و اقسام داره: تسلیمی، دوبرگی، الصاقی و خودداری. تسلیمی همونیه که متخلف خودشو تسلیم می‌کنه، مدارکشو میده و قبض جریمه‌شو می‌گیره و میره. الصاقی یعنی راننده جایی توقف کرده که تخلفه مثل پارک دوبل. اینجا برگه جریمه رو می‌نویسیم و میذاریم روی شیشه‌اش. یه سری جریمه‌ها هم با دوربینا انجام میشه که اونم انواع مختلف داره که از نوع الصاقی و دو برگیه. جریمه خودداری هم اینه که متخلفو نگه داریم و مدارکشو بخوایم اونم مدارکو میده اما برگه جریمه‌شو نمی‌گیره. اگه  مامور بگه که متخلف از گرفتن برگه خودداری کرده همون لحظه جریمه‌ش دو برابر میشه.

دفترچه‌های جریمه‌ای که بهتون میدن باید تا چه مدت پر کنید؟

دفترچه اخطار ۲۵ تا برگ داره و توی هر برگ میشه سه تا کد اخطار نوشت. اگه بخوایم دفترچه رو پر کنیم، می‌تونیم توش ۷۵ کد اخطار بنویسیم. این دفترچه حتما باید تو یه هفته تموم بشه. نوشتن اخطار به آمار منطقه کمک می‌کنه و آمارِ اعمال قانون که بالا باشه رئیسا تشویقی می‌گیرن. این دفترچه‌ها تو اجرائیات ثبت میشه. میدونین که سربازا حق ندارن مردمو دیجیتالی جریمه کنن و اگر سربازی رو دیدین که دستگاه دستشه، افسرش مجبورش کرده که این کارو بکنه وگرنه سرباز دوست نداره با ۳۰۰ هزار تومن حقوقی که می‌گیره کار یکی دیگه رو انجام بده.

کدوم دسته از راننده ها برای دادن مدارک و گرفتن برگه جریمه بحث نمی‌کنن؟

راننده کامیونا خیلی خوبن. تا بهشون میگی بزن کنار، میزنن و مدارکشونو میدن و میگن جریمه کن بریم چون راننده هستن و بار حمل می‌کنن و پول جریمه رو از کارفرماشون می‌گیرن. معمولا هم اضافه‌بار دارن. مثلا میدونستین یکی از دلایل گرونی مسکن همین راننده کامیونایی هستن که میکسر بتن حمل می‌کنن؟ حالا میدونین چرا؟ بتن محدودیت مصرف داره و چون سفت میشه باید سر یه ساعت مشخصی برسه سر ساختمون. معمولا هم راننده‌هاشون اضافه‌بار دارن و جریمه میشن. حالا شما فکر کن یکی از همین کامیونا از غرب تهران حرکت کنه و بخواد بره مرکز تهران، ممکنه چند بار جریمه بشه که هر بار هم باید ۱۰ دقیقه تا یه ربع صبر کنه. جریمه اضافه بار هم ۱۰۰ هزار تومنه. مثلا اگه قیمت بتن ۴۰۰ هزار تومن باشه تا بخواد اونو برسونه دست مصرف‌کننده همه این جریمه‌ها رو میکشه روش. آخرشم محصول بی‌کیفیتی دست مصرف‌کننده می‌رسونه و قیمت تموم‌شده روی قیمت اون خونه‌ای که در حال ساخته هم اضافه میشه. شاید خیلی موضوع ریزی باشه و به چشم نیاد اما نکته مهمیه. از همه این حرفا گذشته، خداییش خدمت تو پلیس راهور خیلی سخته و اصلا برای سرباز ارزش قائل نیستن. سرباز هیچ حقی نداره. هر جا که متخلفی دروغ بگه، سرباز مقصره! خوب چرا نباید نهادی برای تحقیق و شفاف‌سازی وجود داشته باشه؟ در هر حالتی سرباز توبیخ میشه. موش بلند باشه توبیخ میشه، تلفن همراه داشته باشه توبیخ میشه. سربازی که از شهرستان اومده و نتونه با خانواده‌ش صحبت کنه فشار روانی زیادی بهش وارد میشه، خب حداقل یه زمانی تو وقت استراحت براش بذارن که بتونه از تلفن همراهش استفاده کنه. یه بار منو زمان استراحت تو خوابگاه با گوشی دوربین‌دار گرفتن و برام ۱۵ روز اضافه‌خدمت زدن.

تا حالا شده مردم بهتون ابراز محبت هم کنن؟

آره. یه سری آدما واقعا محبت دارن. یه بار یه آقایی یه سبد گلابی آورد و من نگرفتم و رفتم سر پست. وقتی برگشتم دیدم سبد گلابی جلوی ماشینه. خیلی وقتا مردم دیدن ما ماسک نداریم، بهمون ماسک دادن. ما یه جایی به اسم جمع‌داری داریم که ازمون امضا می‌گیرن تا بهمون سهمیه ماسک بدن اما در واقع هیچی بهمون نمیدن. مثلا میگن هر سربازی تو یه روز دو تا ماسک باید بگیره در حالیکه هر ماسکی باید دو ساعت یه بار عوض بشه. مثلا سربازای شیفت شب هیچ وقت نمی‌تونن از جمع‌داری ماسک بگیرن چون زمانی که باید پست وایستن ساعت اداری جمع‌داری تموم شده.

ظهر شده. ناهار سربازها از راه می‌رسد. خسته و گرسنه خداحافظی می‌کند و گوشه‌ای می‌رود تا غذا بخورد.

منبع: ایسنا

همزیستی نیوز - ماجرای سیلی یک نماینده مجلس به صورت یک سرباز وظیفه راهنمایی و رانندگی در ساعات گذشته به یکی از داغ‌ترین موضوعات فضای مجازی بدل شده است. موضوعی که در صورت اثبات می‌تواند آزمونی برای اهالی مجلس شورای اسلامی باشد.

به گزارش ایسنا، از روز شنبه ۴ بهمن فیلمی از یک سرباز وظیفه راهنمایی و رانندگی در فضای مجازی دست به دست می‌شود که در آن سرباز مدعی است که علی‌اصغر عنابستانی نماینده سبزوار در مجلس شورای اسلامی به دلیل ممانعت سرباز از عبور اتومبیلش از مسیر خط ویژه خیابان انقلاب به صورت آن سرباز سیلی زده است. گفته شده که این اتفاق روز چهارشنبه اول بهمن رخ داده است.

انتشار این فیلم و اظهارات سرباز راهور به سرعت با واکنش منفی بسیاری از کاربران فضای مجازی و مردم مواجه شده و تقاضای برخورد با این نماینده مجلس از سوی مردم مطرح می‌شود. البته در فیلم صحنه برخورد فیزیکی عنابستانی با سرباز وظیفه دیده نمی‌شود، اما چند نفر از حاضران در محل شهادت می‌دهند که این اتفاق رخ داده است و عنابستانی هم سوار بر خوردروی دنا پلاس معروف مجلس یازدهم هیچ اعتراضی به ادعای کسانی که می‌گویند به صورت سرباز سیلی زده ندارد.

اما واکنش‌های منفی به این اتفاق باعث شده که این نماینده مجلس با تکذیب برخورد فیزیکی با سرباز نیروی انتظامی مدعی شود که سرباز به او توهین کرده است. عنابستانی در این زمینه به خبرنگار صداوسیما گفته است: سرباز مذکور به ران خودروی ما توهین کرد، اما من به صورت سرباز سیلی نزدم. بعد از این توهین؛ آن‌ها از پشت و جلو راه را به روی ما بستند و این باعث شد تا شلوغ شده و با حضور جمعیت، التهاب ایجاد شود.

نماینده سبزوار همچنین عنوان کرده است: ما حتی از ماشین هم پیاده نشدیم؛ لذا اینکه گفته می‌شود؛ عنابستانی بر صورت سرباز پلیس راهور سیلی زده است، اصلاً صحت ندارد. در حال پیگیری موضوع از طریق سردار اشتری، فرمانده نیروی انتظامی هستیم.

محمدرضا دشتی‌اردکانی عضو هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس هم در این زمینه بیان کرده است: اگر گزارشی به دسته هیئت نظارت برسد قطعا آن را بررسی خواهند کرد، بنده تاکنون استعلام گرفته‌ام هنوز شکایتی به ما واصل نشده است. بنده با آقای عنابستانی صحبت کرده‌ام و ایشان درگیری فیزیکی خود با مامور پلیس را به طور کلی تکذیب کردند.

محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی هم در واکنش به این موضوع در توییتی نوشته است که درصورت احراز تخلف، هیئت نظارت بر نمایندگان بدون مسامحه برخورد قانونی خواهد کرد. همچنین سید امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی نایب‌رئیس مجلس و رئیس هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان از پیگیری برخورد این نماینده با مأمور راهور خبر داد.

از طرفی سردار مهدی حاجیان سخنگو و معاون اجتماعی ناجا هم از ورود و دستور ویژه فرمانده ناجا برای پیگیری پرونده ضرب و شتم مامور وظیفه راهور توسط این نماینده مجلس خبر داده است.

در آذر امسال هم یکی از بازپرس‌های دادگستری بابل هنگام مراجعه به محل کارش از درب ورودی ارباب رجوع با درخواست سرباز وظیفه‌شناس برای بازرسی بدنی مواجه شده بود که با برخورد فیزیکی آن سرباز را مورد ضرب و شتم قرار داده بود. موضوعی که با عذرخواهی این بازپرس دادگستری از سرباز وظیفه به پایان رسید، اما اتفاقات این چنینی به خصوص برخورد فیزیکی نماینده مجلس در صورت اثبات، آن هم در روزگاری که گوشی‌های هوشمند به سرعت آن را به اخبار داغ بدل می‌کنند پرسش‌هایی را ایجاد می‌کنند:

۱. نماینده‌ای که طاقت برخورد قانونی با رفتار خلاف قانون خود را ندارد چگونه قرار است برای کشور قانون‌گذاری کند؟

۲. آیا این رفتار، سیلی قانون‌گذار بر چهره قانون نیست؟

۳. چرا برخی از مسئولان، خود را مالک کشور و مردم می‌دانند؟

۴. مسئولی که جلوی چشم صدها نفر و در خیابان این چنین به دنبال بی‌قانونی است در جایی که ناظری حضور نداشته باشد چه بی‌قانونی‌هایی انجام خواهد داد؟

۵. نحوه برخورد با چنین مسئولانی چگونه خواهد بود؟ آیا باز هم ماجرا با یک عذرخواهی و دیده‌بوسی به صورت نمادین پایان خواهد یافت؟

۶. چرا نمایندگان طیف سیاسی نماینده مذکور که در کوچک‌ترین موضوعاتی فریادشان به آسمان بلند می‌شود در قبال این موضوع سکوت کرده‌اند؟ آیا باز هم هم‌حزبی و هم‌قبیله‌ای بودن باعث سکوت برخی سیاسیون خواهد شد؟

۷. اگر مردم و امثال همین سرباز وظیفه نبودند آیا آن نماینده امروز بر کرسی نمایندگی مجلس شورای اسلامی نشسته بود که حالا اینگونه با مردمی که او را بر مسند نشانده‌اند برخورد می‌کند؟

۸. با چنین برخوردهایی، چگونه می‌توان از سربازان وظیفه‌ای که در حال خدمت به کشور هستند توقع "سربازی" برای کشور داشت؟

۹. برخورد شورای نگهبان که برخی از نمایندگان پیشین مجلس را به خاطر نطق‌هایشان در مجلس رد صلاحیت کرده با چنین موضوعاتی چگونه خواهد بود؟

همزیستی نیوز - ریه ها مسئول توزیع اکسیژن مورد نیاز در بدن هستند ضمن این که منوکسید کربن را از بدن خارج می کنند. عملکرد موثر ریه ها، از ابتلا به بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند. ریه ها مسئول فیلتر کردن سموم از بدن هستند.

در این میان غذاهای خاصی وجود دارند که به لطف مواد مغذی موجود در آنها به بهبود سلامت ریوی کمک می کنند و منجر به بهینه شدن اکسیژن زایی در بدن می شوند: 

کرفس: دارای خواص دیورتیک و ضد التهابی است و مصرف منظم آن منجر به محافظت از ریه ها، و تسهیل در پاکسازی مسیرهای تنفسی می شود ضمن این که میزان اکسیژن در سلول ها را حفظ می کند.

پونه: یک گزینه غذایی عالی برای حفظ سلامت ریوی و تنفس است. پونه خاصیت پاک کننده و آنتی اکسیدانی دارد و باعث حذف سموم از بافت ها می شود.

هویج: مقادیر قابل توجهی ویتامین های سی، آ و ای دارد که همگی به ریه ها در پاکسازی سموم کمک می کنند. مصرف هویج به صورت خام برای حفظ سلامت ریه ها توصیه می شود.

چای سبز: نه تنها پتانسیل کاهش وزن دارد بلکه برای حفظ سلامت ریه ها مفید است. این نوشیدنی قدرتمند، خواص آنتی اکسیدانی دارد و ضد التهاب است. مصرف چای سبز از بافت های ظریف ریه به خوبی حفاظت می کند.

گریپ فروت: مصرف میوه های خانواده مرکبات، برای حذف سموم از بدن و جلوگیری از اکسیداسیون سلول ها مفید است. گریپ فروت در این میان بسیار کم کالری است و مزایای زیادی برای سلامت ریه ها دارد. مصرف گریپ فروت از تشکیل تومورهای بدخیم ریه نیز جلوگیری می کند.

سیر: خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی آن، سلامت ریه ها را تقویت می کند و باعث کاهش خطرات ناشی از رادیکال های آزاد می شود.

زغال اخته: سرشار از آنتی اکسیدان است و به حفاظت از سلامت ریه ها و دیگر سیستم های حیاتی بدن کمک می کند. ویتامین ها و مواد معدنی موجود در این میوه برای محافظت از بافت های ریوی مفید است.

 منبع: ایرنا

همزیستی نیوز - پس از مدت‌ها وقفه و رکود ناشی از شیوع ویروس کرونا،‌ جزیره کیش حالا پذیرای مسافران و گردشگران زیادی از سراسر کشور شده است. میزبانی که البته با اضطراب و نگرانی توام شده است.

به گزارش روز شنبه ایرنا، آغاز زمستان و فصل سرما و همچنین بهبود نسبی وضعیت شیوع ویروس کرونا،‌ کیش را به مقصدی جذاب برای مسافران تبدیل کرده است.

حالا جنگ‌های شبانه و کنسرت‌ها، جانی دوباره گرفته‌اند و در گوشه و کنار جزیره، بنرهای تبلیغاتی استندآپ کمدین‌ها و خواننده‌های مطرح پاپ خودنمایی می‌کند. استقبال از این برنامه‌ها نیز به حدی است که اجراها گاه به سانس‌های فوق‌العاده کشیده می‌شود.

افزایش تعداد پروازها به جزیره نیز خود گویای استقبال گسترده مسافران است. به گونه‌ای که در برخی از روزها، مجموع پروازهای ورودی و خروجی به کیش حتی سه رقمی شده و به ۱۰۶ پرواز در روز رسیده است.

از طرفی دیگر رئیس جامعه هتلداران کیش نیز از اشغال ۹۸ درصدی ظرفیت هتل‌های جزیره خبر داده و گفته :  با کنترل و نظارت مسئولان و اهتمام جدی برای رعایت قوانین بهداشتی شرایط به گونه‌ای شد که از آذر تاکنون هیچ اتاق خالی در هتل‌ها وجود ندارد.

مسافر هست، پروتکل نیست

اگرچه افزایش حضور مسافر و گردشگر خبر خوشحال‌کننده‌ای برای اقتصاد و توریسم لطمه‌خورده از کرونا به حساب می‌آید، در عین حال نگرانی از جهش و شیوع دوباره ویروس کرونا در جزیره را افزایش می‌دهد. به خصوص آن که مشاهدات میدانی خبرنگار ایرنا نشان می‌دهد، میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی توسط مسافران به شدت پایین است.

در برخی از فضاهای سربسته مانند رستوران‌ها، فاصله اجتماعی رعایت‌ نمی‌شود و در کنار سواحل نیز مردم به سیاق دوران پیش از کرونا رفتار می‌کنند. سخنگوی شورای سلامت کیش نیز این مطلب را تایید می‌کند و می‌گوید: متاسفانه مشکل اصلی ما مسافرانی هستند که با خیال راحت به سفر آمده‌اند و چون ستاد ملی کرونا برخی شهرها را آبی اعلام کرده،‌ تصور می‌کنند در این شهرها از نظر کرونا خطری تهدیدشان نمی‌کند و به همین خاطر پروتکل‌ها را درست رعایت نمی‌کنند.

سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان نیز انجام سفرهای تفریحی در این مقطع را خلاف توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی عنوان می‌کند و می‌گوید: سفرکردن در این شرایط در واقع خطرکردن است؛‌ چرا که در سفر خانواده نمی تواند پروتکل‌ها را به میزانی که در شهر خود زندگی می‌کند رعایت کند.

 فاطمه نوروزیان به یک باور غلط رایج در بین مردم نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: بسیاری از مردم تصور می‌کنند در فضای باز امکان انتقال ویروس وجود ندارد. در حالی که احتمال انتقال ویروس در فضای باز صفر نیست و دو نفر در فضای باز اگر به مدت ۱۵ دقیقه با هم صحبت کنند ممکن است ویروس را منتقل کنند.

تدابیری برای علاج واقعه پیش از وقوع

با این حال شورای سلامت کیش در سی‌وسومین جلسه شورای خود،‌ به منظور کنترل شرایط ورود خودروهای پلاک سرزمین اصلی مسافری به جزیره کیش را به مدت ۲هفته ممنوع کرد.

هجوم مسافران به بندرعباس، کیش و قشم، استانداری هرمزگان را نیز بر آن داشته تا محدودیت‌هایی برای سفر به کیش در نظر بگیرند.

به گفته فریدون همتی مردم استان پروتکل ها و دستورالعمل های بهداشتی را طی چندماه اخیر به خوبی رعایت کردند اما در تعطیلات اخیر، با ورود جمعیت زیادی از گردشگران به استان مواجه شده که بخش عظیمی از این مسافران از استان های فارس و کرمان بودند.

او از استقرار تیمی هایی برای کنترل و  تشویق مسافران به عدم مسافرت به هرمزگان در ورودی های استان به منظور کنترل روند افزایشی ورود مسافران و گردشگران خبر داده و گفته در پارک ها و  سواحل، امکانات و خدماتی به مسافران و گردشگران ارائه نخواهد شد و از برپایی چادر نیز ممانعت به عمل خواهد آمد.

استاندار هرمزگان همچنین گفته است: در بنادر چارک و سایر بنادری که امکان انتقال وسایل نقلیه به جزایر قشم  و کیش وجود دارد، سرویس دهی لندینگ کرافت برای انتقال خودرو به این جزایر قطع شده است.

همتی بیان داشت: از این هفته، گلوگاه های ورودی استان از سمت چهار استان فارس، بوشهر، کرمان و سیستان و بلوچستان با حضور نیروهای هلال احمر، نماینده فرمانداری ها، نیروی انتظامی و ... با جدیت بیشتری کنترل می شود.

استاندار هرمزگان عنوان کرد: گروه های نظارتی در شرایط عادی در همه نقاط پر رفت و آمد و به‌خصوص بنادر و نقاط گردشگری حضور دارند و بر اساس دستور ابلاغی موظف به هشدار به مسافران برای رعایت فاصله اجتماعی، استفاده از ماسک و فراهم کردن امکان لازم برای گند زدایی محیط های پر رفت و آمد هستند.

محمدرضا رضانیا سخنگوی شورای سلامت جزیره کیش نیز از تشدید نظارت‌ها در جزیره خبر می‌دهد: در شورای سلامت تصمیم گرفته شد،‌ تیم های نظارتی تقویت شوند و بازدیدها سختگیرانه شوند و با کسانی که پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند،‌ مماشاتی هم صورت نخواهد گرفت. البته ما در رابطه مشکلی با اصناف نداریم؛ اما در اماکن گردشگری خصوصا در سواحل متاسفانه میزان رعایت پروتکل‌ها پایین است.

وضعیت شکننده کیش

کمتر از ۶۰ روز دیگر تا آغاز سال جدید باقی‌مانده است. آن طور که از شواهد و قرائن بر می‌آید،‌ برای دومین سال متوالی،‌ عید نوروز را در کنار این ویروس خواهیم گذراند. اگر می‌خواهیم سال آینده را با سختی به مراتب مضاعف‌تری از امروز آغاز نکنیم،‌ چاره‌ای نیست جز این که همچنان خود را مقید به رعایت پروتکل‌های بهداشتی بدانیم؛ چه در سفر و چه در شهر و دیار خود.

رئیس مرکز توسعه سلامت کیش نیز با لحنی توام با تردید و نگرانی در خصوص روزهای آتی می‌گوید: وضعیت جزیره کیش در حال حاضر شکننده است و به سرعت می تواند وارد یک پیک جدید بیماری شود. نتیجه عدم رعایت اصول بهداشتی،‌ دو هفته آینده مشخص خواهد شد و در صورت افزایش تعداد ابتلاها ممکن است مجبور به اعمال دوباره محدودیت‌ها در ایام پیش رو شویم.

همزیستی نیوز - به گفته متخصصان طب فیزیکی، نشستن بیش از حد مهمترین عامل ابتلا به بیماری های مزمنی از قبیل دیابت، بیماری های قلبی، سکته مغزی، سندرم متابولیک و ... است.

علاوه بر این اصطلاح «سیگاری های جدید» به کسانی اطلاق می شود روزانه بیش از حد استاندارد می نشینند و این یعنی خطر بی تحرکی برابر است با خطر استعمال دخانیات. گفتنی است نشستن طولانی مدت فرایند التهاب را نیز در بدن افزایش می دهد.

علاوه بر این که انجام فعالیت های بدنی به موقع برای کسانی که مجبورند تمام طول روز را در حالت نشسته کار کنند، ضروری است، مصرف برخی از اقلام غذایی می تواند برخی از مخاطرات بهداشتی ناشی از این روند از جمله التهاب را کم کند:

بذر کتان: یک منبع غنی ضد التهاب حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ شناخته شده با نامALAاست. مصرف منظم این نوع امگا ۳ منجر به افزایش توانایی بدن در سوخت و ساز چربی ها می شود.

مصرف انواع توت ها: خوردن این میوه ها منجر به کاهش فرایندهای التهابی در بدن می شود. توت ها حاوی فلاونوئیدهای قدرتمندی به نام آنتوسیانین هستند که منجر به خاموش کردن ژن های التهابی می شوند. علاوه بر این، توت ها حاوی ویتامین ث و رسوراترول هستند که نشان داده شده هر دو منجر به کاهش تاثیرات رادیکال های آزاد در بدن می شوند.

آجیل: انواع آجیل سرشار از اسیدهای چرب امگا ۳ گیاهی شناخته شده با نامALAهستند که منجر به کاهش فرایند التهاب در بدن می شوند. بادام در میان آجیل ها،غنی از ویتامینEاست؛ آنتی اکسیدانی که منجر به حفاظت از سلول ها در برابر استرس اکسیداتیو (محصول جانبی التهاب) می شود.

آناناس: ماده قدرتمند التهابی به نام بروملین دارد. بهترین مزیت آناناس این است که عوارض جانبی داروهای ضد التهاب را ندارد.

روغن زیتون: این نوع روغن مانند ایبوپروفن به مبارزه با التهاب می رود. مصرف روغن زیتون همچنین می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی را با کاهش وزن موثر کم کند. روغن زیتون یکی از بهترین چربی ها برای کنترل وزن است.

زردچوبه: کورکومین موجود در زردچوبه یک ترکیب فعال با خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است.

سیر: آلیسین موجود در سیر منجر به سوخت و ساز موثر قند خون، کنترل سطح چربی و کاهش سطح التهاب در بدن می شود.

چای سبز: محتوای پلی فنل موجود در چای سبز اکسیر ضد التهابی قوی نسبت به انواع دیگر چای است. چای سبز خاصیت کاهش وزن نیز دارد و مصرف منظم آن در کسانی که بیشتر ساعات روز بی تحرک هستند، توصیه می شود. 

منبع: ایرنا

همزیستی نیوز - حدود یک هفته است هوای تهران در شرایط قرمز قرار دارد این در حالی است که مسئولان علت آن را افزایش مصرف گاز خانگی اعلام کردند چرا که در این شرایط نیروگاه‌ها مجبور به مصرف مازوت هستند و نیاز است تا از طریق وزش باد آلودگی‌ها پراکنده شود، اما به راستی چرا هوای تهران آلوده است؟

دیگر شاید نتوان گفت که آلودگی هوا در کلانشهرها کلاف سردرگمی است چون قانون هوای پاک همه سرنخ های این کلاف را مشخص کرده اما مساله مهم و قابل تامل اجرا نشدن بندهای این قانون است که این روزهای سیاه را بر سر هوای تهران و سایر شهرهای بزرگ آورده است، البته در نیمه اول سال این شرایط سخت هوا به مدد باد و تابش خورشید تا حدی قابل تحمل می شود اما مساله مهم نیمه دوم سال و به ویژه با شروع فصل سرما است که دیگر بعد از آن هر چه آلودگی وارد جو می کنیم مانند پتویی شهر را در بر می گیرد و به ریه های خودمان بر می گردد.

بر اساس اعلام سازمان حفاظت محیط زیست پاییز در حالی در کلانشهرهای کشور از جمله تهران،  اصفهان، کرج، تبریز، مشهد، اهواز، شیراز و اراک سپری شد که این شهرها به ترتیب ۳۱، ۴۶، ۳۴، ۹، ۲۸، ۵۹، ۱۶ و ۱۶ روز هوای ناسالم داشتند که در مدت مشابه سال گذشته تعداد روزهای ناسالم در این کلانشهرها به ترتیب ۳۰، ۳۰، ۱۲، ۵، ۳۹، ۴۹، ۱۱ و ۱۲ روز بوده است که در برخی شهرها بیشتر و در برخی کمتر شده است.

می دانیم و بارها و بارها نیز مسئولان و کارشناسان امر تاکید کرده اند که دود این همه آلودگی به ریه های خودمان بر می گردد پس مراقب باشیم اما وضعیت کنونی هوا در کلانشهرهایی مانند تهران، کرج، اصفهان و اراک نشاندهنده این نیست که به این توصیه مسئولان توجهی شده، همیشه منابع متحرک مانند خودرو و موتورسیکلت متهم ردیف اول آلودگی هوا هستند البته تا چند سال پیش که هنوز سوخت استاندارد نبود و مازوت به راحتی در نیروگاه ها و صنایع مصرف می شد نیز جایگاه بالایی در انتشار آلایندگی داشتند اما با تصویب قانون هوای پاک دیگر استفاده از مازوت در صنایع و نیروگاه ها به ویژه در کلانشهرها ممنوع شد اما امسال گویی دوباره سر و کله مازوت پیدا شده که علت آنرا مسوولان در مصرف بی رویه گاز در منازل می دانند که دیگر گازی به عنوان سوخت به نیروگاه ها نمی رسد.

عیسی کلانتری معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست به ایرنا گفته بود که اگر گاز از سوی خانواده‌ها بی‌رویه مصرف شود استفاده از مازوت در صنایع و نیروگاه‌ها به عنوان سوخت اجتناب ناپذیر است،  با سرد شدن هوا مصرف گاز در میان خانواده ها افزایش یافته که این مساله موجب شده تا گاز مورد نیاز صنایع و نیروگاه ها به عنوان سوخت کم شود، از سوی دیگر صنایع و نیروگاه ها هم که نمی توانند بدون سوخت بمانند چون باید برق مورد نیاز کشور تولید شود بنابراین ناچارند که از مازوت به عنوان سوخت استفاده کنند.

وی تاکید کرده بود که سازمان محیط زیست موافق سوخت مازوت نیست اما ناچار به استفاده از آن هستیم چون در غیر اینصورت قطعی برق خواهیم داشت پس یا مردم باید رعایت کنند گاز کمتری مصرف شود یا اینکه مازوت سوخته شود چون اگر گاز همچنان بی رویه استفاده شود مصرف مازوت اجتناب ناپذیر است. البته مصرف مازوت استثنا نیز دارد به طوری که ستاد ملی کرونا تصویب کرده که مازوت در کلانشهرهایی مانند تهران، کرج و اصفهان استفاده نشود اما شهرهای دیگر مجبورند که مازوت بسوزانند چون به علت مصرف بالای گاز، گاز کم داریم.

همچنین بیژن زنگنه وزیر نفت گفته بود که مایل نیستیم مازوت مصرف شود اما چاره‌ای جز تحویل مازوت به نیروگاه‌ها نداریم،  گازوئیل هم در حداکثر میزان ممکن تحویل می‌شود و بیشتر از این امکانش وجود ندارد،  یکی از علل افزایش مصرف گاز خانگی باز کردن پنجره‌ها با این تصور است که کرونا خارج می‌شود در صورتی که باید مردم هم دما را پایین بیاورند و هم از اتلاف انرژی خودداری کنند و این مساله مصرف گاز خانگی را افزایش داده است.  

مسعود تجریشی معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست روز سه شنبه به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: روزانه ۵۰ میلیون لیتر مازوت و ۵۰ میلیون لیتر گازوییل تولید می شود نامه هایی که وزارت نیرو می دهد می گوید که سوخت ما در حال تمام شدن است این یعنی اینکه سوخت ها مصرف شده اند.

وی با بیان اینکه هم صنایع و هم نیروگاه داریم، افزود: نیروگاه ها و صنایع هر کدام به طور جداگانه روزانه حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب گاز نیاز دارند، صادرات روزانه ما نیز ۴۰ میلیون متر مکعب است، مصرف خانگی که باید روی ۴۰ تا ۵۰ میلیون متر مکعب در روز باشد اکنون حدود ۶۵۰ میلیون متر مکعب در روز است و همه گازی که می توانیم روزانه تولید کنیم حدود ۸۰۰ میلیون متر مکعب است،  اتفاقی که اکنون افتاده این است که مصرف خانگی و تجاری گاز افزایش یافته، این یعنی اینکه نمی توانند گاز را به نیروگاه و صنایع بدهند پس می روند روی سوخت جایگزین که اول نفت گاز یا گازوییل و بعد نفت کوره یا مازوت است که هر کدام از اینها روزانه حدود ۵۰ میلیون لیتر تولید می شوند.

وی اظهار داشت: بنابراین وقتی مصرف گاز افزایش می یابد برای تامین سوخت صنایع و نیروگاه ها چاره ای نیست جز اینکه برویم به سراغ گازوییل و مازوت که این اتفاق هم اکنون افتاده و نتیجه آن آلودگی هوا است.

تجریشی درباره استاندار بودن سوخت گفت: ۵۰ درصد تولیدات گازوییل استاندارد است یعنی گوگرد آن کمتر از ۵۰ PPM  است و ۵۰ درصد دیگر غیر استاندارد است که میزان گوگرد آن از ۵ تا ۸ هزار PPM است که این میزان بستگی دارد به اینکه در کدام پالایشگاه تولید شده باشد، اکنون اتفاقی که می افتد این است که وقتی مصرف گاز افزایش می یابد به خاطر اینکه صنایع و نیروگاه ها بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند مجبورند به سمت استفاده از گازوییل و مازوت بروند.

وی ادامه داد: صنایع بزرگ مانند نیروگاه ها یک شیر فلکه دارند که از مخازن گازوییل و مازوت منشعب می شود که برای شرایط اضطراری مورد استفاده قرار می گیرد، این شیر همیشه پلمب است و نمی توانند از آن استفاده کنند،  ما نیز به عنوان سازمان محیط زیست روزانه این شیرها را رصد می کنیم که آیا صنایع این پلمب را شکستند یا نه، تا روز گذشته هیچ کدام نشکسته بودند و همچنان پلمب بودند بنابراین برای تهران با توجه به فشارهایی که محیط زیست آورده بود و نامه رییس جمهوری و دادستان کل برای صنایع بزرگ فعلا نه مازوت و نه گازوییل مصرف نمی شود.

معاون سازمان حفاظت محیط زیست گفت: اما بر اساس گزارشی که به ما دادند هفته گذشته حدود ۱۰ هزار تا ۱۵ هزار میلیون متر مکعب مازوت برای ریخته گری ها داده اند که عدد ناچیزی است، همچنین در پرند و دماوند نیز دو نیروگاه از گازوییل استفاده کردند که هر دو بیرون از شهر تهران واقع شده اند یعنی زمانی که باد می آید مسیر آلودگی به سمت تهران نیست و اثر سوئی ندارد.

وی اظهار داشت: در تهران و برخی کلانشهرها در صنایع بزرگ گازوییل و مازوت استفاده نمی شود و فقط در صنایع کوچک مصرف می شود، سازمان محیط زیست نیز باید صنایع کوچک را پایش کند، البته در بسیاری اوقات در شب می سوزانند چون در روز دود سیاه به راحتی قابل دیدن است، بر این اساس سازمان محیط زیست گشت های شبانه را افزایش داده است با توجه به اینکه تمام نیروهای پایشی شهر تهران ۷ نفر هستند بنابراین دقیق هم نمی شود کار پایش را انجام داد.  

تجریشی افزود: در اصفهان ۷۰ درصد صنایع در فاصله ۵۰ کیلومتری شهر قرار دارند که ۸۰ درصد صنایع آلاینده هم در همین محدوده هستند از این رو آلودگی بالاست،  شهر اصفهان که بیشترین صنایع در آن مستقر است بعد از اهواز دومین مصرف کننده انرژی در کشور است و هر دو شهر هم آلوده هستند.

وی با اشاره به هوای آلوده تهران و بروز پدیده اینورژن گفت: زمانی که توده هوایی پرفشار که به آن پدیده اینورژن یا وارونگی دما می گویند در شهر مستقر می شود،  یک لایه ای را روی سطح شهر تشکیل می دهد که مانند پتویی شهر را در بر می گیرد و در ایتن حالت هر چه آلودگی منتشر شود دیگر رها فراری ندارد و زیر همین پتو می ماند،  هفته گذشته ارتفاع آن تقریبا به یک کیلومتر رسیده بود یعنی هزار متر از کف زمین بالا بیایید یک لایه فرضی را در نظر بگیرید که هیچ چیزی از آن بالاتر نمی تواند برود اتفاقی که می افتد این است که زمانی که این لایه شکل می گیرد سرعت باد هم وجود ندارد،  مثلا هفته گذشته در چند روز چند ساعت سرعت باد صفر صفر است این یعنی اینکه آلودگی پراکنده نمی شود و در یک جا جمع می شود.

وی ادامه داد: در این حالت انگار یک ارتفاع هزار متری دارید که هر آنچه که می سوزد تا همان ارتفاع بالاتر نمی رود و در آنجا می مانند، در روز باد و نسیم اگر وجود داشته باشد آلودگی ها را به سمت شمال شهر و از جنوب به سمت شرق تهران می برد، در شب این روند برعکس می شود و آلودگی آرام آرام به سطح شهر تهران بر می گردد و صبح اگر از بالا نگاه کنید می بیند که یک لایه قهوه ای سطح شهر را پوشانده که همان لایه ای است که موجب می شود آلودگی مدام بچرخد پس اگر سرعت باد نباشد همه این آلودگی ها در این محیط محصور انباشته می شوند و نتیجه آن می شود هوای همین چند روزی که در تهران تجربه می کنیم.

تجریشی گفت: در این میان با سرد شدن هوا مصرف گاز خانگی افزایش یافته و دیگر گازی نیست تا به نیروگاه ها داده شود از سوی دیگر نیروگاه ها هم که نمی توانند تعطیل شوند چون باید برق مورد نیاز کشور را تولید کنند، بنابراین علت اینکه مدتی است آلودگی هوا در کلانشهرها از جمله تهران در شرایط بدی قرار گرفته، افزایش مصرف گاز خانگی و اجبار نیروگاه ها بر مصرف مازوت است در حالی که می توان مصرف گاز خانگی را کم کرد و کار سختی هم نیست، در منازل تقریبا ۵۰۰ کیلو وات ساعت در ازای هر متر مربع انرژی مصرف می کنیم در حالی که اکنون اروپایی ها ۲۰۰ کیلو وات بر ساعت مصرف می کنند و سیاست آنها این است که تا سال ۲۰۲۵ این میزان را به ۵۰ کیلو وات برسانند،  ما قانون مقررات ساختمان ماده ۱۹ داریم که موظف کرده ساختمان هایی که ساخته می شوند ملاحظات صرفه جویی در آنها رعایت شود مثلا پنجره ها دو جداره باشند اما سال گذشته ۳۰۰ هزار مجوز ساختمانی صادر شده که هیچ کدام از آنها چک نشده بنابراین وقتی همه این سهل انگاری ها را کنار هم می گذاریم داشتن چنین هوایی خیلی دور از انتظار نیست.  

وی در پاسخ به اینکه چه صنایع و فعالیت هایی می توانند در این روند سهم بالایی داشته باشند؟ گفت: بیشترین سهم را گازوییل سوزها دارند چون با سوخت گازوییل عمدتا ذراتی تولید می شود که گوگرد دارد، کیفیت بنزین خوب است بنابراین اینکه گفته می شود مدارس که تعطیل است پس چرا هوا اینقدر الوده است؛ درست نیست چون سهم مدارس و خودروهای شخصی در آلودگی هوا حدود ۱۰ درصد است بنابراین عدد زیادی نیست.

تجریشی افزود: سهم بالا مربوط به کامیون و اتوبوس است، آیا تردد کامیون و اتوبوس کم شده؟ نه، بسیاری اندازه گیری هایی که انجام دادیم حکایت از این دارد که گازوییل در خارج تهران به عنوان سوخت مصرف می شود، پس وقتی به سمت کلانشهرها می آیند مشکل ایجاد می کنند، بنابراین یا باید نیروگاه ها سوخت استاندارد بسوزاند یا بدهند به حمل و نقل عمومی، پس اتفاقی که برای شهری مانند تهران می افتد این است که سرعت باد به صفر رسیده اما در مقابل تردد کامیون و اتوبوس همچنان ادامه دارد و صنایع هم مازوت و گازوییل می سوزانند با این حساب آلودگی همینطور تلمبار می شود و در این شرایط آلودگی هوا امری طبیعی است.

معاون سازمان محیط زیست درباره راهکار برون رفت از این شرایط گفت: در قانون هوای پاک راه های برون رفت از این معضل به روشنی دیده شده اما متاسفانه اجرا نمی شود، وقتی وارد آبان و آذر ماه می شویم نباید به کامیون ها و اتوبوس هایی که معاینه فنی ندارند اجازه تردد داده شود، نباید اجازه دهیم ماشین های ساختمانی در زمانی که هوا در شرایط آلودگی بالا قرار می گیرد وارد شهر شوند، باید اتوبوس هایی که داخل شهر تردد می کنند فیلتر دوده داشته باشند، حتما باید از درجا کار کردن اتوبوس ها در ایستگاه ها جلوگیری شود، تمام اینها اقداماتی است که همه باید با هم انجام شود اما هیچ کدام هم انجام نمی شود.

وی به نقش معاینه فنی خودروها در کاهش آلودگی هوا اشاره کرد و افزود: اکنون تقریبا ۷۶ درصد از سال گذشته و فقط ۳۳ درصد خودروها برای معاینه فنی مراجعه کرده اند، در حالی که کنترل ان وظیفه پلیس است که انجام نشده است در صورتی که تاکنون باید ۷۰ درصد خودروها معاینه فنی شده باشند اما نشدند، البته این اطلاعات مربوط به آذرماه است. برای شهرهای بزرگ و کلانشهرها حتما باید به سمت معاینه فنی برتر برویم و دیگر به زوج و فرد اکتفا نکنیم یعنی بگوییم خودروهایی می توانند تردد کنند که معاینه فنی برتر داشته باشند، آیین نامه آن وجود دارد اما انجام نمی شود،  حتما باید نظارت بر روی ایستگاه های معاینه فنی را افزایش دهیم الان بیش از ۵۰ درصد خودروهایی که در سطح شهر تهران تردد می کنند معاینه فنی خود را خارج از تهران گرفته اند جایی که نظارت های ما کمتر است.

 تجریشی ادامه داد: در این میان موتورسیکلت ها هم سهم زیادی در آلودگی هوا دارند، بعد از اینکه نیروی انتظامی اعلام کرد که موتورسیکلت های رسوبی از پارکینگ ها تخلیه شوند شرایط بدتر شد، حدود ۸۳۰ هزار موتورسیکلت در پارکینگ های کشور بود که بعد از این اعلام نیروی انتظامی حدود ۱۳۰ هزار از این موتورسیکلت های کاربراتوری دوباره به چرخه مصرف برگشتند.

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرد: خیلی کارها باید انجام بدهیم و می توانیم انجام دهیم که انجام ندادیم که نتیجه آن آلودگی آزار دهنده در شهرها است، وقتی که سرعت باد صفر می شود و در مقابل هیچ کدام از این کارهایی که باید انجام دهیم را نداده ایم، تحمل خودپالایی شهر تمام می شود و دیگر قادر به خارج کردن ذرات آلاینده از هوا نیست.  

وی درباره اینکه حالا در این میان مقصر آلودگی هوا هوا نوزیدن باد است یا سوزاندن مازوت و یا کم کاری دستگاه ها گفت: سازمان حفاظت محیط زیست از ابتدای امسال بحث نسوزاندن مازوت را در کلانشهرها مطرح کرد و به رییس جمهوری اطلاع دادیم، به ستاد ملی کرونا هم رفتیم و مصوبه آنرا گرفتیم و بر این اساس مخالفت خود را مصرف مازوت اعلام کردیم و تلاش می کنیم در جاهایی که شرایط حاد است مانع انجام هر کاری شویم.

 تجریشی درباره اجرای قانون هوای پاک افزود: به طور کلی اجرای قانون هوای پاک وظیفه وزارت کشور است، مشکل اینجاست که اصلا هوا و اجرای قانون هوای پاک اولویت دستگاه ها نیست مثلا وزارت کشور به ۵۰ درصد از تعهدات خود در اجرای قانون هوای پاک عمل نکرده است در حالی که متولی اجرای این قانون است اما همه فکر می کنند که متولی اجرای این قانون سازمان حفاظت محیط زیست است، در گزارشی که از عملکرد دستگاه ها درخصوص قانون هوای پاک تهیه و به معاون اول ریاست جمهوری ارائه دادیم مشخص شد که تمام دستگاه ها در اجرای عملکرد مربوط به قانون هوای پاک مشکل داشتند.

وی اظهار داشت: البته طی جلساتی که با وزارت کشور داشتیم متقاعد شده بودند که باید قانون هوای پاک را با جدیت بیشتری اجرا کنند اما از زمانی که ستاد کرونا به وزارت کشور منتقل شد تمام توجهات به آن سمت معطوف شد و دوباره سر خانه اولمان برگشتیم.  

تجریشی تاکید کرد: هوا به مراتب از آب مهمتر است چون در نهایت روزانه به یک و نیم لیتر آب نیاز داریم اما هوا چند متر مکعب وارد بدن انسان می شود و این کار هم باید مداوم صورت پذیرد وگرنه خفه می شویم بنابراین آثاری که دارد به مراتب بدتر از آب است اما ما روی آب بسیار حساس هستیم اما وقتی به هوا می رسد همه در فضای بی تفاوتی قرار می گیرند.

منبع: ایرنا

همزیستی نیوز - لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت پس از تصویب در دولت به بهارستان می‌رود تا چشم امید زنانی که فرود آمدن تازیانه‌های خشونت بر جسم و روحشان را با سکوت پاسخ می‌دهند، روشن کند.

به گزارش روز دوشنبه ایرنا، در میان خبرهای آلودگی هوا و کرونا، خبر تصویب لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت لبخندی بر لب ها نشاند، لایحه‌ای که با ضمانت اجرایی که دارد قرار است از بار ترافیکی راهروهای دادگاه بکاهد و درون و بیرون چهاردیواری خانه فضای امن و مطمئنی برای زنان بسازد.

شایع ترین نوع خشونت علیه زنان، خشونت اعمال شده توسط شریک زندگی، پدر یا برادر و به عبارتی نزدیکانی است که چیزی جز امنیت و آرامش از آنان توقع نمی رود؛ رفتارهای خشم آلودی که در جمع یا در خفا رخ می دهد و با تهدید، سلب مطلق اختیار یا آزادی همراه است که در مواردی به خیانت و قتل خاتمه می یابد.

با توجه به همین شرایط و افزایش همسرآزاری و خشونت خانگی بود که معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری ردولت یازدهم، روند بررسی لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت را که در دولت دهم متوقف شده بود در دستور کار قرار داد و در دولت دوازدهم پیگیر آن شد تا سرانجام پس از اصلاح از سوی قوه قضاییه و تغییر نام به «لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» در دولت تصویب شد.

تیر خلاص لایحه بر سلب کنندگان امنیت

با اجرای لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت، دستگاه قضایی قادر خواهد بود برای عاملان خشونت‌ خانگی، مجازات کیفری تعیین کند. ضمن اینکه این لایحه فقط به ابعاد کیفری موضوع نمی‌ پردازد و آن ‌طور که در چند مرحله از پیش ‌نویس آن آمده، می‌ کوشد تا بنیان خانواده ‌ها را از طریق آموزش و فرهنگ سازی تحکیم بخشد و اگر با این روش‌ ها، امنیت برای زنان و کودکان در خانه تامین نشد، مردان خشن را به مجازات برساند.

موضوعی که مرضیه قاسمپور تحلیلگر لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت و از نخستین دبیران کارگروه بررسی های حقوقی این لایحه در دولت یازدهم در گفت وگو با خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا به آن اشاره کرد و یادآور شد: این لایحه بعد از فراز و نشیب و جرح و تعدیل های فراوان، اسفند ۹۵ از معاونت وقت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به دولت و بعد از آن ابتدای سال ٩٦ به قوه قضاییه برای اعلام نظر قضائی ارسال شد.

وی افزود: البته سابقه و تاریخچه تدوین لایحه از ۱۰ سال تلاش های تحقیقاتی و پژوهش های کاربردی، بنیادی و آماری حکایت دارد یعنی از واپسین روزهای ۸۹ که در راستای  تدوین لایحه قانون منع خشونت علیه زنان در ابعاد و انواع مختلف اعم از خانگی، روانی، اجتماعی، اقتصادی  و خشونت های ناظر بر محیط کسب و کار و اشتغال توسط اندیشمندان حوزه های مختلف علمی و دانشگاهی و فقهی صورت گرفت.

به گفته قاسمپور، رفتارهای خشن صدمه زننده ناشی از باورهای عرفی و آداب و رسوم سنتی از قبیل ازدواج های زود هنگام و اجباری و انواع شایع دیگر این معضل فراگیر اجتماعی هم از دیگر مواردی است که این لایحه بر آن اذعان دارد و تعریف رسمی از خشونت و وجوه و  قلمروهای متعدد آن را معین کرده است.  

تحلیلگر لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت با تاکید بر این که در این لایحه، انواع متنوعی از ضمانت اجرای کیفری برخوردار از خصیصه های  بازدارندگی و پیشگیرانه وجود دارد، گفت: این ضمانت اجرای کیفری، به منظور مهار و کنترل سطح کمی و کیفی گونه های مختلف خشونت نسبت به زنان  پیش بینی شده است. ضمن این که لایحه تامین امنیت زنان علاوه بر تعریف و تبیین ساختار و تشکیلاتی گسترده، وظایف و ماموریت های عدیده فرهنگی، آموزشی، اجرایی و تقنینی برای دستگاه های مجری، برنامه ریز و سیاست گذار نیز در نظر گرفته است.

وی افزود: حال باید منتظر ماند و دید پس از ارجاع این لایحه به مجلس، از نظر شکلی و ساختاری چه اصلاحاتی در کمیسیون های ذیربط مجلس اعمال می شود.

موارد بازدارنده لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت چیست؟

معصومه ابتکار معاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده رییس جمهوری روز گذشته(یکشنبه) با اعلام خبر تصویب این لایحه در دولت در صفحه توییتر و تلگرام خود، با بیان اینکه این لایحه شامل ۵۸ ماده و پنج فصل تعاریف و کلیات، نظارت بر اجرای قانون، وظایف دستگاه‌های اجرایی، جرایم و مجازات‌ها و آیین دادرسی است، به مواردی از آن اشاره کرد که حکایت از بازدارندگی مناسب لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت دارد.

از جمله این موارد اینکه هر رفتاری که به جهت جنسیت یا موقعیت آسیب پذیر یا نوع رابطه مرتکب، بر زن واقع و موجب ورود آسیب یا ضرر به جسم یا روان یا شخصیت، حیثیت و یا محدودیت یا محرومیت از حقوق و آزادی های قانونی وی شود، به عنوان خشونت تلقی خواهد شد.

تأسیس صندوق حمایت از زنان خشونت دیده یا در معرض خشونت از سوی وزارت دادگستری، با هدف حمایت از این قشر در مواردی نظیر پرداخت تفاضل دیه در صورتی که زن به قتل رسیده و قاتل مرد است و اولیای دم زن مقتول جهت انجام قصاص، توانایی پرداخت تفاضل دیه را ندارند و نیز تأمین هزینه های درمانی، آموزش مهارت های زندگی و شغلی در طول مدت حبس برای زنان زندانی... مورد دیگری است که در لایحه آمده است.

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلف است ضمن تقویت و گسترش مراکز تخصصی بهداشتی، درمانی، مشاوره ای و روانپزشکی برای زنان و تربیت و تأمین نیروهای متخصص در این زمینه، پذیرش و درمان فوری زنان خشونت دیده یا در معرض خشونت و انجام اقدامات حمایتی اولیه و معرفی زن خشونت دیده یا در معرض خشونت به مراکز اورژانس اجتماعی و دیگر مراکز حمایتی را در رأس برنامه های خود قرار دهد.

نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مکلف است نسبت به ایجاد واحد ویژه تأمین امنیت زنان در کلانتری ها، اختصاص کلانتری های ویژه با بکارگیری پلیس زن، تأمین و تربیت نیروهای متخصص، شناسایی کانون های عمومی آسیب زا و پر خطر در حوزه خشونت علیه زنان و ... اقدام کند.

پرداخت تفاضل دیه در صورتی که زن به قتل رسیده و قاتل مرد است و اولیای دم زن مقتول جهت انجام قصاص، توانایی پرداخت تفاضل دیه را ندارند.

هرگاه مردی بر خلاف تمایل زنی با ارسال پیام ها یا تصاویر نامتعارف به وسیله سامانه های مخابراتی، فضای مجازی یا هر وسیله دیگری موجب آزار روحی یا روانی وی شود، به جزای نقدی درجه ۷ محکوم می شود و در صورتی که پیام ها و تصاویر ارسالی مستهجن باشد، به جزای نقدی درجه ۶ و در صورت تکرار به جزای نقدی درجه ۵ محکوم می شود.

هرگاه زوج بدون عذر موجه زندگی مشترک را به صورت غیرمتعارف ترک کند یا همسر خود را از منزل مشترک اخراج کند یا از ورود وی به منزل جلوگیری کند، به حبس یا جزای نقدی درجه ۷ محکوم می گردد.

اگر مردی با علم به اینکه زنی در علقه زوجیت دیگری است، با وعده ازدواج به وی پیشنهاد طلاق دهد، به حبس درجه ۷ و چنانچه منتهی به طلاق گردد، به حبس درجه ۸ محکوم می شود.

لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت پس از طی مسیری ۱۰ ساله، در حال نزدیک شدن به ایستگاه آخر و آغاز پایان یک دغدغه است. امید که با تدبیر قوه های مجریه، قضاییه و مقننه در تصویب این لایحه، سایه خشونت و تخریب از سقف دودی زندگی های امروزی رخت بربندد و امنیت و آرامش بنیان خانواده را هر روز محکم تر کند.

بر اساس ماده ۱۹ قانون مجازت اسلامی، مجازات‌های تعزیری به هشت درجه تقسیم می‌شود: 

** درجه ۵

- حبس بیش از دو تا پنج سال

- جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (۸۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (۱۸۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال

- محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا ۱۵ سال

- ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی

- ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی

** درجه ۶

- حبس بیش از ۶ ماه تا دو سال

- جزای نقدی بیش از بیست میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا هشتاد میلیون (۸۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال

- شلاق از ۳۱ تا ۷۴ ضربه و تا ۹۹ ضربه در جرائم منافی عفت

- محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از ۶ ماه تا پنجسال

- انتشار حکم قطعی در رسانه‌ها

- ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال

- ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال

- ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال

** درجه ۷

- حبس از ۹۱ روز تا ۶ ماه

- جزای نقدی بیش از ۱۰ میلیون (۱۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا 20 میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال

- شلاق از ۱۱ تا ۳۰ ضربه 

- محرومیت از حقوق اجتماعی تا ۶ ماه

** درجه ٨

- حبس تا سه ماه

- جزای نقدی تا ۱۰ میلیون (۱۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال

- شلاق تا ۱۰ ضربه
این ماده قانونی دارای تبصره های ذیل است:

تبصره ١ - موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات‌های تبعی ذکر شده است.

تبصره ۲ - مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد، از درجه بالاتر محسوب می شود.

تبصره ۳ - درصورت تعدد مجازاتها، مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر، مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشتگانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می‌شود.

تبصره ۴ - مقررات این ماده و تبصره‌های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تأثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات‌های مقرر در قوانین جاری ندارد.

تبصره ۵ - ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (۲۰) خارج و در مورد آن‌ها برابر ماده (۲۱۵) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر میشود باید هزینه‌های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

همزیستی نیوز - یک پژوهشگر حوزه آب می‌گوید متاسفانه در بسیاری استان‌ها زنان و کودکان کولبری آب می‌کنند و برای آب آشامیدنی باید مسافت های زیادی بروند و ظرف آب را بر دوش بگیرند و به خانواده برسانند که علت همه این مشکلات این است که در بخش آب حکمرانی آب، با یک عدم تعادل عجیب مواجهیم به طوری که برای برخی مناطق هزینه هایی سرسام آور صرف می شود و بعضی مناطق حتی از آب آشامیدنی هم محروم هستند.

دکتر مهتا بذرافکن در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: در طول تاریخ زندگی بشر شاهد آن هستیم که آب مهمترین رکن تشکیل جوامع بوده و موجب پایداری آنها گردیده است، بنابراین کم آبی چیزی است که می تواند جوامع را از بین ببرد و باعث حرکت و جا به جایی آن ها شود.

وی با اشاره به نمونه های عینی آن در کشورمان افزود: این مسائل را در کشور ایران نیز شاهد بوده ایم، مثلا خراسان جنوبی یکی از استان هایی است که نزدیک به سه هزار روستای آن بخاطر فقر آب تخلیه شده و به حاشیه ی شهرها مهاجرت کرده اند.

مهاجرت های سرگردان و بدون برنامه ریزی به حاشیه شهرها

بذر افکن عنوان کرد: به همین علت یکی از مهمترین آسیب هایی که تغییر اقلیم بوجود می آورد مسئله مهاجرت های سرگردان و بدون برنامه ریزی به حاشیه شهرهاست که انواع مختلفی از آسیب های اجتماعی پیچیده ای را به همراه دارد که در برخی از موارد جامعه قادر به حل و فصل آن نیست. 

این جامعه شناس راه حل این معضل را چنین تشریح کرد: نباید اجازه دهیم جامعه تخلیه شود و به سمت مهاجرت سرگردان برود و این کار نیز فقط با برنامه ریزی، توسعه پایدار و به کارگیری همه علوم میسر است.

با کم آبی و اقلیم کشور سازگار شویم

این پژوهشگر حوزه آب اظهار کرد: موضوع بسیار مهم این است که برای جلوگیری از مهاجرت های اقلیمی، باید بحث سازگاری با کم آبی و سازگاری با اقلیم را جدی بگیریم.

مقصد پروژه های آب کویر مرکزی ایران است

وی افزود: درک صحیح از  این مسئله بسیار مهم است چرا اکنون می بینیم در کشور ده ها پروژه سدسازی و انتقال آب اتفاق می افتد که مقصد همه آنها کویر مرکزی ایران است؛ در حالی که شاهد هستیم در همان مناطق همچنان مساله آب، اولین مساله است و به دلیل استقرار صنایع آب بر در آنجا هر چقدر آب منتقل شود مساله حل نمی شود. بنابراین راه حلی جز سازگاری با اقلیم برای نجات جوامع وجود ندارد.

با سازگاری ناسازگاریم !

 بذرافکن با تشریح موضوع سازگاری با تغییر اقلیم خاطرنشان کرد: سازگاری با اقلیم یعنی بتوانیم با استفاده از توانمندی و پتانسیل هایی که در هر منطقه وجود دارد، مردم را با شرایط موجود به نحوی سازگار کنیم که تاب آوری داشته باشند و این مسئله زمانی اتفاق می افتد که به دنبال راه حل های خلاقانه برای این امر باشیم و به جوامع آموزش داده شود.

وی اضافه کرد: باید سیاست هایی برای این کار در پیش گرفته شود که خود منجر به پایداری یکپارچه شود و نه مثل سیاست های کنونی حوزه آب خود، منشاء اختلاف باشد.

این پژوهشگر حوزه آب و امور اجتماعی اظهار کرد: مثلاً برای نجات کویر مرکزی ایران از کم آبی، استان های دیگر را دچار مشکل کنیم یا پروژه های پرحرف و حدیث انتقال آب از سرشاخه های کارون و سد سدسازی هایی مثل سد فینیسک در استان مازندران اتفاق می افتد که همگی نشان دهنده این است که برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه در کشور ما، سازگاری را اساسا درک نکرده و یا به صورت ناقص درک کرده اند.

روستاها، خط مقدم آسیب پذیری اقلیمی

بذر افکن روستاها را بزرگترین بخش آسیب پذیر از مباحث حوزه آب دانست و گفت: معیشت همه روستاها بر محور آب است؛ اولین نقطه که بر اثر کم آبی و یا حتی سیل آسیب می بیند روستاها هستند.

وی افزود: در سیل های جاری شده بسیاری از زمین ها و محصولات کشاورزی از بین رفته، دام ها تلف شده و متعاقباً زندگی روستایی حداقل برای یک تا چند سال به فروپاشی می رسد و از سوی دیگر در مناطقی که خشکسالی می آید، کل زندگی اجتماعی و جنبش و شور زندگی از بین می رود.

این جامعه شناس گفت: بنابراین روستاها در خط مقدم مخاطرات هستند و باید تلاش جهت حفظ آنها صورت گیرد چرا که هر روستا که از بین رفته و تخلیه شود در واقع امنیت غذایی کشور نحیف تر می شود و کشوری که امنیت غذایی آن تضعیف شود بسیار در خطر است. لذا حفظ روستاها ، حفظ امنیت غذایی و امنیت اجتماعی است. به همین علت است که در بسیاری از کشورها در جهت حفظ جمعیت روستایی و پویایی بخش روستایی کمک و تلاش می شود.

کولبری آب نتیجه حکمرانی اشتباه در بخش آب

پژوهشگر حوزه آب، استان خوزستان را یک استان آسیب دیده از دستکاری بشر در طبیعت می داند و معتقد است: خوزستان با 13 سد و پروژه های انتقال آب به یکی از بلاخیز ترین استان های کشور تبدیل شده است. با وجود این که بسیاری از روستاهای این استان در مجاورت سدها قرار گرفته اما از آب آشامیدنی محروم هستند و شاهد هستیم که چگونه هر ساله با معضل کم ابی مواجه هستیم.

وی نابرابری در توزیع آب را منشاء این مشکلات عنوان کرد: این یک طنز تلخ است که این روستاییان در مجاورت سیزده سد همچنان تشنه هستند و این نشان دهنده توزیع نابرابر و بسیار ناعادلانه آب است.

بذرافکن اظهار کرد: متاسفانه در بسیاری استانها زنان و کودکان کولبری آب می‌کنند و برای آب آشامیدنی باید مسافت های زیادی بروند و ظرف آب را بر دوش بگیرند و به خانواده برسانند.

وی تصریح کرد: علت همه این مشکلات این است که در بخش آب حکمرانی آب، با یک عدم تعادل عجیب مواجهیم به طوری که برای برخی مناطق هزینه هایی سرسام آور صرف می شود و بعضی مناطق حتی از آب آشامیدنی هم محروم هستند.

این جامعه شناس بیان کرد: تمام کشورهای جهان تاب آوری را بر مبنای بهبود معیشت قرار داده اند و جوامع محلی در راستای تاب آوری حمایت می شوند. تاب آور کردن روستاها با تامین معیشت آن ها، از تخلیه روستاها جلوگیری می کند و امنیت غذایی کشور را حفظ می کند.

بذرافکن گفت: وزارت نیرو به عنوان متولی بخش آب و سازگاری با کم آبی، در بحث اشتغال خود را مسئول نمی داند، در حالی که اگر سرمایه گذاری این وزارتخانه در حوزه بهبود مصرف انجام می گردید، بسیاری از مشاغل حفظ می شد. مثلاً اگر در روستاها به جای کشت های سنتی، کشت های گلخانه ای و مدرن داشتیم در مصرف آب های زیرزمینی صرفه جویی می شد، برخی از روستاهای کشور تخلیه نمی شد. 

وی تاکید کرد: اقدامات وزارت نیرو از سدسازی و انتقال آب تا بستن چاه های غیرمجاز، به نوعی معیشت بخشی از مردم به ویژه در روستاها را متأثر می کند و وقتی معیشت روستاها تحت تاثیر است، اشتغال روستایی هم باید در نظر گرفته شود و به آن به عنوان یکی از مهمترین محورهای سازگاری با کم آبی توجه شود.

بوشهر در مسیر سازگاری خلاقانه با کم آبی

 بذرافکن با تاکید بر ضرورت ورود ایده های خلاقانه به حوزه کشاورزی گفت: بخش کشاورزی و سازگاری با کم آبی با هم ارتباط ویژه ای دارند و خوشبختانه سال آینده رویدادی با محوریت خلاقیت های سازگاری با کم آبی با تمرکز بر بخش اجتماعی آب در استان بوشهر خواهیم داشت.

وی افزود: کشاورزی ما بدون راهکارهای خلاقانه سازگاری با کم آبی آینده ای نخواهد داشت و باید هم کشاورزی داشته باشیم و هم منابع آب را حفظ و پایدار نمود.

بذرافکن اضافه کرد: به همین دلیل تمرکزی که بر این حوزه داریم اجتماعی و بر مبنای توانمندسازی جوامع محلی است و ضمن اینکه با کمک دانش مهندسی و علوم پایه و سایر علوم می توان جوامع را با محیط سازگار نمود و از مهاجرت های سرگردان و حاشیه نشینی جلوگیری کرد.

پژوهشگر حوزه اجتماعی تغییرات اقلیمی و آب، عدالت را مولفه اصلی موفقیت یا شکست سازگاری با کم آبی دانسته و اضافه کرد: اصل مهم سازگاری با کم آبی در نظر گرفتن عدالت است. این عدالت باید در توزیع منابع آب، منابع قدرت و اطلاعات و به طور کلی عدالت در توزیع همه ابزارها و امکاناتی که می‌تواند مسیر سازگاری با کم آبی را فراهم کند دیده شود. وی افزود: بدون در نظر گرفتن عدالت اجتماعی در توزیع منابع، قطعا شکل نامتوازنی از سازگاری وجود خواهد داشت به طوری که ممکن است یک جامعه پیشرفت داشته باشد و جامعه ای در فقر باقی بماند؛ که در هرصورت ما را به هدف اصلی نخواهد رساند.

تخریب یک منطقه در راستای آبادسازی منطقه ای دیگر، نه تنها سازگاری نیست بلکه کم کم به یک فروپاشی جمعی منجر می شود

بذرافکن خاطرنشان کرد: تخریب یک منطقه در راستای آبادسازی منطقه ای دیگر، نه تنها سازگاری نیست بلکه کم کم به یک فروپاشی جمعی و نزاع های محلی و ملی منجر خواهد شد و به نوعی ایجاد کانون های نزاع به دست خودمان تلقی می شود.

او اضافه کرد: این موضوع، مخاطره ای برای آینده هر سرزمین محسوب می شود و راه حل پایدار آن، توانمد سازی همه جوامع به صورت برابر است تا به صورت زنجیره ای به کمک هم بیایند، نه در مقابل هم قرار گیرند. 

مهاجرت های اقلیمی، پاشنه آشیل شهرها

به گفته این جامعه شناس، مهاجرت به دلیل تغییرات اقلیمی مبحثی است که تمام کشورهای جهان با نگرانی دنبال می کنند چرا که وقتی جمعیتی به صورت مهاجرت سرگردان جا به جا می شود، با اسکان در حاشیه شهرها، آن محل را به محل مخاطره تبدیل می کنند.

او خاطرنشان کرد: این جمعیت که تجربه زندگی در شهرهای بزرگ را ندارد و شغلی به جز کشاورزی بلد نیست، با آسیب های اجتماعی متفاوتی از جمله جذب شدن در باندهای تکدی گری مواجه می شود و زنان و کودکان که بخش مهمی از این جمعیت هستند، بیش از پیش مورد خشونت قرار می گیرند.

کشاورزان؛ شاغلین فقیر

مهتا بذرافکن با اشاره به بنیادی بودن مشکلات کشاورزی در ایران گفت: کشاورزی در کشور ما همیشه با مشکلات و معضلات بسیار زیادی مواجه بوده است. در واقع جمعیت بسیاری از کشاورزان ما، فقرای شاغلی هستند که با وجود تلاش شبانه روزی، همچنان در زمره کم درآمد ترین اقشار جامعه هستند و دلیل آن عدم توجه ویژه به بخش کشاورزی است.

وی افزود: توجه ویژه به معنای آن است که کشاورز با الفبای اقتصاد کشاورزی آشنایی ندارد، عرضه و تقاضا و نیازهای بازار را نمی شناسد، در نهایت نمی داند سود کشت چه محصولی بالاتر است. بسیاری از محصولات کشت شده نیز به دلیل عدم آگاهی و تفکر کشاورزان تبدیل به زباله و باری بر دوش طبیعت میشوند.

بذرافکن معتقد است دلیل این مساله عدم برنامه ریزی قابل توجه در بخش کشاورزی، مقطعی بودن و ناپایداری سایر برنامه ها است و این باعث شده تا کسانی که ضعیف تر هستند در برابر مخاطرات اقلیمی متزلزل تر باشند و متاسفانه روستاها بیشترین آسیب را متحمل می شوند.

صنایع فولاد از کویر به سواحل منتقل شوند

جامعه شناس حوزه آب بیان کرد: نمونه طرح های نابرابر را می توان در طرح های انتقال آب و سد سازی مشاهده کرد. به این صورت که کویر مرکزی ایران تقریباً مقصد همه طرح های انتقال آب و سدسازی ها بوده، در حالی که در سایر نقاط کشور نیز مشکلات عدیده ای در حوزه آب وجود دارد. در واقع میلیاردها دلار صرف پروژه هایی شده که هرساله تکرار می شوند و با وجود همه این ها باز هم با معضلات آب مواجه هستیم و یکی از دلایل آن می تواند توزیع نابرابر منابع باشد.

بذرافکن گفت: در کویر مرکزی ایران چندین واحد بزرگ فولاد مستقر است که اساسا جانمایی آنها اشتباه است و باید در حاشیه سواحل منتقل شوند، اما متاسفانه به جای انتقال صنایع به حاشیه آب و همینطور انتقال جوامعی که نیاز مبرم به آب دارند و روز به روز این نیاز بیشتر می شود، طرح های انتقال آب اجرا می شود. 

وی یادآور شد: این طرح ها نه تنها تا کنون نتوانسته نیاز آبی کشور را برطرف سازد بلکه موجب تزلزل اجتماعی در استان های مبدا این پروژه ها نیز شده است.

آب، اولویت حفظ سرزمین است

این کارشناس اظهار کرد: اگر برای پایداری یک سرزمین اولویت بندی شود آب، خاک و امنیت غذایی در رده های اول هستند. دارا بودن کوهی از فولاد در مقابل عدم وجود آب بی ارزش است و اگر مواد غذایی اصلی جوامع تامین نشود به راحتی از طرف دولت های متخاصم مورد تهدید قرار می گیریم.

وی بیان کرد: نکته قابل تأمل این است که چرا دولت ها می توانند برای نجات آبهای سطحی، سدهای میلیاردی ایجاد کنند ولی برای نجات آب های زیرزمینی به طرح هایی مثل بستن چاه های غیرمجاز و یا جریمه کف شکنی روی آورده اند که هیچ کدام جوابگو نبوده و حتی موجب بروز مشکلاتی نیز شده است.

آب های زیرزمینی را دریابیم

بذرافکن گفت: به عنوان یک جامعه شناس حوزه آب پیشنهاد می کنم که دولت توان خود را در حوزه مدیریت آب های زیرزمینی و با سرمایه‌گذاری بر بهبود کشاورزی مدرن و گلخانه ای انجام دهد که هم معیشت جوامع حفظ شود و هم صنایع تبدیلی و تکمیلی تقویت شود و همچنین بتوان امنیت غذایی پایداری در کشور ایجاد شود.

وی افزود: مثلاً در استان بوشهر، هر ساله صدها هکتار زمین زیر کشت گوجه‌فرنگی می رود. در حالی که محصولی ضروری و ارز آور نیست و چه بسا مقدار آبی که برای این کشت صرف می شود بسیار ارزشمند تر از اشتغالی است که ایجاد شده است؛ چرا که این اشتغال فصلی است و تعداد کمی از مردم از آن بهره مند می شوند که محور اشتغال پایدار در استان ما نیست، اما مصرف کننده بزرگ آب های زیرزمینی است.

بذرافکن اضافه کرد: در حالی که اگر همین زمین ها تبدیل به گلخانه می گردید هم در مصرف آب صرفه جویی می شد و هم با تعریف الگوی کشت، اقتصاد روستایی بسیار بهتر بازتعریف می شود.

همه روستاییان نباید کشاورز باشند !

پژوهشگر حوزه آب اظهار کرد: از مهمترین محورهایی که در کشور مغفول مانده این است که کشاورزی به عنوان جزیره هایی جدا از هم دیده شده و بر پیوند زنجیره های مختلف کشاورزی تلاشی نشده است. همچنین باید تنوع شغلی در این حوزه ایجاد شود تا همه روستاییان، کشاورز نباشند. بلکه بخشی از این روستاییان باید در صنایع تبدیلی و تکمیلی فعالیت کنند.

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر لازم نیست همه روستاها تولید کننده باشند، بلکه برخی از روستاها می توانند با استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی، حلقه های دیگر زنجیره ی کشاورزی باشند. مثلا می توان در روستاهای ساحلی استان بوشهر که نقطه مهمی برای صادرات است، صنایع تبدیلی زعفران، عناب، زرشک و یا گیاهان دارویی ایجاد کرد و ارزش افزوده ای که بابت خام فروشی از کشور خارج می شود، در این روستاها تبدیل به محصول و سپس صادر شود.

به گفته این پژوهشگر در واقع زنجیره تامین روستاهای کشور را تبدیل به زنجیره تامین یکدیگر کنیم. امیدوارم این اتفاق بیفتد و ما بتوانیم روستاهایی که دچار کم آبی هستند را با استقرار صنایع تبدیلی و مکمل روستاهای دیگر، پایدار نگه داریم و محور معیشت را تغییر داده حیات در روستاها را حفظ کنیم.

پیشخوان

آخرین اخبار