همزیستی نیوز - انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران به مناسبت فرا رسیدن روز خبرنگار بیانیهای منتشر کرد که در زیر میخوانید:
جامعه روزنامهنگاری ایران ظرف یک سال گذشته اتفاقات ریز و درشت زیادی را از سر گذرانده است؛ اتفاقاتی که متأثر از فضای عمومی جامعه بوده و موجب شده تا روزنامهنگاران برای انجام وظیفه حرفهایشان در رخدادهای حساس با محدودیتها و چالشهای متعددی روبهرو باشند. دو موضوع دارای اهمیت که نظام سیاستگذاری باید به روشنی موضعاش را درباره آن روشن کند، عبارت است از «تقویت مرجعیت رسانهها» و «آزادی فعالیت رسانهای» که به یکدیگر پیوند ناگسستنی دارند. حوادث تلخی که سال گذشته پس از جانباختن «مهسا امینی» در کشور رخ داد بار دیگر لزوم خبررسانی آزاد و حرفهای را برای افکار عمومی و سیاستگذاران یادآوری کرد. قریب به یکصد تن از خبرنگاران پاییز و زمستان سال گذشته بازداشت شده یا برای بازجویی فراخوانده شدند. این اتفاق حاکی از سیاست غیرمنسجم و نادقیق درباره وظایف رسانهها و مرجعیت آنها نزد افکار عمومی است. البته که این متن در پی رد هرگونه خطا در جامعه روزنامهنگاری نیست بلکه مقصود ما رویههایی است که آزادی فعالیت روزنامهنگاران را مخدوش کرده و موجب شده مرز میان کار حرفهای و تخلف چنان باریک باشد که بسیاری از خبرنگاران از بیم پیگردهای بعدی قید عمل به وظایف حرفهایشان را بزنند. در یک سال اخیر و بهویژه پس از حوادث شهریور ۱۴۰۱ نهادهای دولتی مسئولیت بخشی از مشکلات به وجود آمده را مطابق یک روش تکراری و بدون زمینه عینی و عقلانی بر دوش رسانههای رسمی و منتشرکنندگان اخبار انداختند. احضار، بازداشت، بازجویی مکرر، تفهیم اتهامات تکراری، ضبط وسایل شخصی از جمله تلفن همراه و رایانه خبرنگاران، خبر رایج پاییز و زمستان گذشته بوده است. تعدادی از روزنامهنگاران کماکان درگیر تبعات قضایی این اعتراضات هستند و خبرنگاران و رسانههایی اخیراً در دور جدیدی از مسائل قضایی گرفتار شدهاند. برای نمونه الهه محمدی خبرنگار روزنامه «هممیهن» و نیلوفر حامدی خبرنگار روزنامه «شرق» پس از انتشار گزارشهایی درباره جانباختن خانم مهسا امینی بازداشت شدند که این بازداشت تاکنون ادامه دارد و این دو روزنامهنگار پس از برگزاری دو جلسه دادگاه در انتظار صدور رای دادگاه هستند. سخنگوی محترم قوهقضائیه اخیراً اعلام کردهاند که این دو خبرنگار به دلیل انتشار این گزارشها بازداشت نشدهاند و وعده کردهاند که به زودی گزارشی از همکاری این دو نفر با دولت آمریکا منتشر میکنند. متاسفانه روند و زمان دستگیری این دو خبرنگار و بیان این سخنان پیش از صدور رای قاضی دادگاه بر شائبهها و نگرانیهای خانوادهها و جامعه روزنامهنگاری افزوده است.انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در حد توان خود و از همه راههایی که گمان کرده، نتیجهای دارد در پیگیری وضعیت روزنامهنگاران بازداشتی کوشیده است. کمک به تشکیل کمیته پیگیری وضعیت خبرنگاران بازداشتی، تماس و دیدار با مسئولان قضایی، نامهنگاری با مسئولان ارشد کشور و رایزنی با مسئولان نهادهای مرتبط با موضوع و ارائه مشاورههای حقوقی و قانونی بخشی از این فعالیتها بوده است. لازم است از عفو گسترده پیشنهادی رئیس قوه قضائیه در زمستان سال گذشته که شامل تعداد نسبتاً زیادی از متهمان رسانهای نیز شد به عنوان یک اقدام مثبت یاد کنیم. این اقدام میتوانست گستردهتر صورت گیرد و شامل همه خبرنگارانی که دچار مشکل قضایی شدهاند، شود. در این مورد میتوان ردپای اقداماتی را برای بیاثر کردن آثار این عفو با انجام شکایتهای مکرر از سوی اشخاص و نهادها از روزنامهها و روزنامهنگاران، دید. چند شکایت جدید در ماههای اخیر از روزنامههای منتقد را میتوان بهعنوان نمونهای از این اقدامات ذکر کرد.
وجود بخش بزرگ اقتصاد دولتی و خصولتی زمینههای عینی فساد را در کشور ما فراهم کرده است، بهطور منطقی برای مقابله با پولهای بزرگ تنها نهادی که میتواند با کمترین هزینه و بیشترین کارایی بر این بخش اقتصاد نظارت کند و مانع فساد شود، نهاد رسانه است. لرزان بودن امنیت شغلی روزنامهنگاران، فقیر بودن بنگاههای رسانهای و در معرض شکایت و اتهام مکرر بودن روزنامهنگاران مانع کارآمدی نهاد رسانه برای مقابله با فساد میشود که شده است. به نظر میرسد روزنامهنگاری در ایران اسیر نگاهی رسمی است که ایشان را نه رکن اصلی مردمسالاری و مبارزه با فساد و نیروی محرکه توسعه و مانع خطاهای بزرگ در برنامهریزی و اجرا، بلکه مخل فضای مطلوب صاحبان قدرت و وابسته به بیگانه یا دارای همدلی با بیگانگان و موجب تنش در فضای جامعه میداند. نبود درک تفاوت رسانه رسمی با رسانه دولتی باعث شده تا مبالغ هنگفت بودجه کشور صرف رسانههای دولتیای شود که بهجز ایجاد شکاف اجتماعی و فراهم آوردن زمینه فساد بیشتر و از همه مهمتر ایجاد زمینه خودفریبی دولتمردان نقشی اجرا نمیکنند. از همین رو تا حکومت دیدگاه خود را در مورد لزوم و وجوب حضور رسانههای رسمی غیردولتی (که مسئول آنچه منتشر میکنند باشند و بابت فعالیت خود وامدار دولت نباشند)، تغییر ندهد، چشمانداز روشنی برای تغییر این وضعیت وجود نداشته باشد. این در حالی است که تحلیل اغلب جامعهشناسان و اقتصاددانان و کارشناسان فرهنگی از جناحهای مختلف سیاسی از زمینههای پیدایش شرایط اسفبار پاییز و زمستان ۱۴۰۱، حاکی از خطاهای راهبردی در حکمرانی پیرامون مسائل مربوط به انتخابات، اقتصاد و امور اجتماعی و دینی بوده است. فروکاستن دلایل عمیق اجتماعی و اقتصادی حوادث ناگوار سال گذشته به عملکرد بدنه نحیف رسانههای خصوصی، ممکن است در کوتاهمدت رسانهها را از پرداختن به مشکلات مانع شود، اما در بلندمدت مشکلی را حل نکرده و بر مشکلات و معضلات میافزاید.
لزوم چارهاندیشی درباره تضعیف مرجعیت رسانههای رسمی نکتهای است که در کوران حوادث پارسال بارها مورد تایید جریانهای سیاسی، استادان ارتباطات و روزنامهنگاران از طیفهای مختلف فکری قرار گرفت. پیش از این انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در بیانیهها و اسناد متعددی نسبت به موضوع مهم مرجعیت رسانهای و آسیبهای وارد شده به آن موضعگیری کرده است. راهبرد متناقض نهادهای صاحب قدرت در تضعیف رسانههای رسمی داخلی از یکسو (که سالهاست آغاز شده و اکنون تماشاگر نتایج زیانبار آن هستیم) و اظهار نگرانی از تاثیر رسانههای برونمرزی که قطعاً منافع ملی ما را دنبال نمیکنند تاکنون نتایج وخیمی را به دنبال داشته است. برای بازگشت و حفظ مرجعیت رسانهای داخلی مطلقاً هیچ راه دیگری به جز حمایت از آزادی تمام و کمال رسانهها در دسترسی به منابع اخبار و انتشار بیدغدغه آنها وجود ندارد. ممانعت از دسترسی آزاد به اطلاعات، انتشار و اعلام آمارهای گمراهکننده و متوهمانه که صرفاً اثر تبلیغاتی کوتاهمدت داشته و در بلندمدت آثار مخرب اجتماعی دارند، با اظهار نگرانی از اثرگذاری رسانههای خارج از ایران مباینت تام دارد. دستگاه رادیو و تلویزیون و رسانههای دولتی طی دهههای گذشته ناکارآمدی خود را در زمینه اقناع عمومی نشان دادهاند. مسیر بازگشت به توسعه، پیشرفت و رفاه عمومی و تعمیق همبستگی اجتماعی فقط با حمایت از آزادیهای قانونی و حتی تفسیر قوانین موجود به نفع آزادی رسانهها میسر است. عوارض احتمالی که از تفسیر قوانین به نفع آزادی متصور است قطعاً یک هزارم عوارض مسدود کردن آزادی نخواهد بود. افزایش فقر، فساد و شکاف اجتماعی از جمله عوارض نادیده گرفتن نقش آزادی بیان و پس از بیان در رسانههای کشور است. ضروری است حاکمیت با ارزیابی منصفانه، نقش خود را در تضعیف رسانههای داخلی و مرجعیت خبری داخلی بپذیرد و از مسیر خطا بازگردد. نادیده گرفتن نهاد صنفی روزنامهنگاران در تصمیمگیریهای مربوط به رسانهها نیز از جمله سیاستهای اعلامنشده است که در محدود کردن و تضعیف جایگاه روزنامهنگاری اجرا میشود. از نهاد صنفی روزنامهنگاران تقریباً در هیچ نهاد تصمیمگیر مرتبط با حوزه کار خود طلب مشورت و مشارکت نمیشود. در چنین بستری میتوان دلایل عدم وجود بنگاههای قدرتمند رسانهای را در ایران درک کرد. با وجود سابقه دهها ساله مطبوعات در ایران، کشور ما فاقد روزنامههایی با قدرت و شمارگان نشریات برخی کشورهای همسایه است. در همین زمینه انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران توجه مقامات و نهادهای تصمیمگیر حوزه رسانه را به متن پیشنهادی سند ملی رسانه که با تلاش دستاندرکاران روزنامهنگاری کشور تهیه شده و مورد بیتوجهی مطلق دولت قرار گرفته، جلب میکند. پذیرش این متن به عنوان پیشنهاد نهاد صنفی و ارزیابی دقیق و مجدد آن توسط همه افراد و نهادهای ذیربط میتواند گام اولیهای برای ساماندهی حوزه رسانه محسوب شود. موضوع تاسفبار دیگر مدیریت رسانهها و مطبوعاتی است که با بودجه عمومی اداره میشوند و بعضا با توجه به سابقه خود جزو سرمایههای کشور محسوب میشوند. این رسانهها در دوره جدید فعالیت خود از نگرش ملی و شهری خود فاصله گرفتهاند و از آنها برای اهداف کوتاهمدت سیاسی استفاده میشود. این رویکرد باعث کاهش اعتماد عمومی به رسانههایی است که سالها و به رغم تغییر دولتها مسائل عمومی و ملی و شهری را بازتاب دادهاند.
بررسی مستقل انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران نشان میدهد میانگین دستمزد اغلب خبرنگاران در بسیاری از رسانهها اندکی از حداقل دستمزد رسمی بالاتر است. امروز دستمزد روزنامهنگاران باتجربه بیش از ده سال کار و در سمتهای دبیر سرویس کمی بیشتر از حداقل دستمزدهای مصوب وزارت کار است. بخش زیادی از خبرنگاران فاقد بیمه تامین اجتماعی هستند و قطع همکاری با روزنامهنگاران معمولاً با کمترین هزینه برای کارفرما اتفاق میافتد. رسانههایی که به لحاظ ساختاری، مالی و شیوه اداره بنگاه مطبوعاتی وضعیت بهتری دارند اندکند.
برای نمونه طی یک سال گذشته همکاری تعداد قابلتوجهی از روزنامهنگارانی که در روزنامهها و خبرگزاریهای عمدتا دولتی به روش عقد قراردادهای کوتاهمدت مشغول به کار بودند، علیرغم سوابق کار طولانی، قطع شده است. برخی از این افراد بیش از ۲۰ سال سابقه کار داشتهاند و عذر آنها احتمالا به دلیل دیدگاههای سیاسی مدیران جدید، خواسته شده است. افرادی که با آنها قطع همکاری شده همچنان نگران بیمه، بازنشستگی و دریافت حقوق مربوط به سنوات خود هستند. فقیرتر شدن بنگاههای رسانهای موجب شده است تا کارفرمایان توسعه خدمات جنبی از جمله خدمات رفاهی و مسکن را بهطورکلی فراموش کنند و تلاش خود را معطوف حفظ حیات حداقلی بنگاه خود کنند. تغییر فضای رسانهای غالب از رسانههای رسمی به سوی رسانههای غیررسمی و شخصی، همچنین، باعث شده سهم روزنامهها و رسانههای رسمی از تبلیغات تجاری کاهش یابد و به صفر نزدیک شود. در عین حال سازوکار اجتماعی برای حمایت شفاف بخش خصوصی اقتصاد از رسانههای خصوصی شکل نگرفته و زمینههای فرهنگی آن مهیا نشده است. آگهیهای دولتی نیز بیش از آنکه در رفع مشکلات اقتصادی بنگاهها موثر باشد به عنوان عامل کنترلکننده عمل میکند. کاهش درآمدهای بنگاههای رسانهای علاوه بر آنکه باعث کاهش صفحات و تولیدات روزنامهها و رسانهها شده است همچنین موجب آن شده است که رسانهها نه تنها به آموزش نیروهای انسانی تازهنفس نپردازند بلکه برای انجام امور خود از افراد با استانداردهای بالاتر و احتمالا پرهزینهتر استفاده نکنند و اساسا به دنبال بهترین محتواها و تولیدات رسانهای نباشند.
در این شرایط بخشی از روزنامهنگاران مجبور به کار در دو شیفت و در دو رسانه یا کار مکمل در مشاغلی متباین با توانایی اصلی خود شدهاند. کار در روابط عمومیها که در بسیاری موارد روزنامهنگاران را دچار مشکل تعارض منافع میکند یا با رسالت تعریف شده خود آنها در تعارض است، کار در شرکتها به عنوان تولیدکننده محتوا یا سرپرستی صفحات مجازی شرکتها نیز از جمله فعالیتهایی است که روزنامهنگاران نه با رغبت بلکه به دلیل مشکلات حاد معیشتی بدان مشغول شدهاند.
درکنار عوامل یادشده باید پذیرفت رسانهها در ایران در زمینه آموزش نیروهای جدید و تازه نفس و توانمندسازی نیروهای فعلی موفق ظاهر نشدهاند. لزوم آشنایی با تغییرات کارکرد رسانهها در جهان، آشنایی با ابزارهای جدید مورد استفاده در روزنامهنگاری مدرن و گذار از شیوههای سنتی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. لزوم توجه خبرنگاران به شیوههای روزنامهنگاری تحلیلی و تحقیقی، آموختن روزنامهنگاری تخصصی و افزایش مهارتهای خبرنگاری چند رسانهای از جمله این موارد است. ناگفته پیداست که چنین رویکردی نیاز به سرمایهگذاری هم دارد اما پیش از آن لازم است عزم و اراده این تغییرات در روزنامهنگاران و صاحبان بنگاههای مطبوعاتی دیده شود. غفلت از تربیت نظاممند نیروی انسانی جدید برای رسانهها، فقدان ساز و کار شفاف از مرحله جذب و استخدام تا قطع همکاری با نیروهای انسانی رسانهها و کمبود آموزشهای باکیفیت متناسب با نیازهای روز همگی از چالشهای این حوزه به شمار میروند. انجمن صنفی روزنامهنگاران به سهم خویش میکوشد ظرف ماههای آتی با برگزاری رویدادهای رقابتی و آموزشی تا حدودی به بهبود وضع موجود کمک کند. اما اقدامات موثر نیازمند همیاری مدیران رسانهها و تجدیدنظر آنها در سیاستهای مرتبط با جذب و ارتقای نیروی انسانی است. همچنین لازم است اعضای صنف نیز به اهمیت و لزوم مهارتهای توسعه فردی و حرفهای اهتمام ورزند.
جمعبندی موارد پیش گفته نشان میدهد که روزنامهنگاری حرفهای در ایران در وضعیتی بغرنج و وخیم گرفتار است. فشارهای رسمی و غیررسمی، نگاه توام با بدبینی به عملکرد رسانهها در وضعیتهای بحرانی جامعه، احضار، بازداشت و متهم شدن و ممنوع از کار شدن شماری از خبرنگاران و روزنامهنگاران، حیات لرزان اقتصادی رسانهها از پی شکایتهای مکرر و اغلب غیرحرفهای افراد و نهادهای صاحب قدرت، نبود امنیت شغلی، دستمزدهای اندک در حد پایینترین مشاغل روزانه و فصلی، ضعف پوشش بیمهای، نهادن بار وظایف رسانهای بر دوش بنگاههای کوچک و فقیر، تبعات ناشی از جامعه دوقطبی و توقع اجتماعی برای دخالت در سیاست روز و انتخاب جهتگیری سیاسی از یک سو و افزایش نابسامانیهای اجتماعی به دلیل گسترش فقر و تورم از سوی دیگر روزنامهنگاری ایران را به حرفهای بیدفاع و بیمدافع بدل کرده است. با اینحال نگاه دقیق به سویههای موفقیتآمیز روزنامهنگاری در ایران میتواند چراغ امید را در دل جامعه رسانهای زنده نگاه دارد. در یک سال گذشته شاهد بودیم که روزنامهنگاران با تولید انواع آثار رسانهای کوشیدند سویههای تاریک اتفاقات سیاسی، اجتماعی، ورزشی و... را برای مخاطبانشان روشن کنند. مصادیق این تلاشها که خوشبختانه اندک هم نبوده برای مخاطبان آگاه رسانهها روشن است. همین تلاشهای ارزشمند موجب شده تا روزنامهنگاری مستقل در ایران زنده بماند و چراغ آن هر چند کمسو، اما خاموش نشود. شجاعت در چارچوب مفهوم شهروندی و حقوق قانونی، تلاش برای آموختن بیشتر مبانی نظری از یک سو و استفاده از تکنیکهای رسانهای جدید از سوی دیگر، دست زدن به تجربههای نو و بعضاً اثرگذار در خلق شیوههای ارائه مطلب، تحمل صبورانه فشارهای اجتماعی و سیاسی و در عین حال عدول نکردن از راه و روش حرفهای، نقاط روشن روزنامهنگاری ایران امروز است. متعهد بودن به میهن و سعادت ایرانیان بالاتر از هر موضوع دیگری همچنان روزنامهنگاری ایران را زنده و اثرگذار نگه داشته است. تعهدی که باعث شده تا روزنامهنگاران ایرانی به رغم شرایط سخت پیشگفته، در کشور بمانند و چراغ این خانه را روشن نگه دارند.
منبع: روزنامه هم میهن
همزیستی نیوز - حجتالاسلام سیدمحمود دعایی، مدیرموسسه اطلاعات ایران ظهر امروز ـ یکشنبه ـ ۱۵ خرداد ماه ـ در سن ۸۱ سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
نزدیک به یک سال است که ویروس کرونا وارد دنیای ما شده و در این میان خبرگزاریها و رسانههای کاغذی همراه با صداوسیما برای اطلاعرسانی و آموزش مردم تلاش زیادی کردهاند؛ اما گاهی برخی عملکردهای دستگاهها و انحصار رسانهای، سبب میشود تا از نگاه برخی مسئولان، رسانه فقط تلوزیون باشد.
به گزارش ایرناپلاس، با ظهور کرونا همه رسانهها اعم از صداوسیما، خبرگزاریها و رسانههای کاغذی و ...به پوشش اخبار مربوط به ویروس کرونا و راههای مقابله با آن پرداختند. در این میان اهالی رسانهها چه خبرگزاری و چه رسانههای کاغذی مانند هر بحران دیگری، میدان را خالی نکردند و به پوشش اخبار و اطلاعرسانی پرداختند.
اما مدتی است وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انتشار اخبار ستاد مقابله با کرونا را به طور انحصاری در اختیار صداوسیما گذاشته است و ستاد ملی مقابله با کرونا برای اطلاعرسانی و پوشش اخبار خود تنها از خبرنگاران این رسانه دعوت میکند. این اتفاق از چند جهت پرسشهایی را به همراه دارد و موجب دلخوری فعالان رسانهای در خبرگزاریها شده است.
طبق بررسیها، هفته گذشته بسیاری از خبرنگاران وزارت بهداشت در اعتراض به این روند که خبرگزاریها به جای مصاحبه، تبدیل به پوششدهنده حضور مسئولان وزارت بهداشت در برنامههای صداوسیما شدهاند، در یکی از نشستهای وزارت بهداشت شرکت نکردند. به گفته آنها، این مساله سبب شد تا در این هفته، برای دو معاون وزیر بهداشت نشست آنلاین برگزار شود هرچند که مصاحبههای اختصاصی مختص صداوسیماست.
اما چنین اتفاقی چه پیامدهایی برای دیگر رسانهها و فعالان حوزه خبر خواهد داشت و اصولا پوشش اخبار کرونا در خبرگزاریها و صداوسیما باید چگونه باشد؟ دکتر محمدعلی الستی جامعهشناس ارتباطات و استاد دانشگاه در این زمینه پاسخگوی ایرناپلاس بود.
تبعیض در اطلاعرسانی رسانهها
الستی درباره شیوه پوشش اخبار ستاد ملی مقابله کرونا که تنها به دعوت از خبرنگاران صدا و سیما ختم میشود به خبرنگار ایرناپلاس گفت: زمانی که از سیستم ارتباطی صحبت میکنیم طبیعتا میدانیم رسانهها باید در ابتدا خوراک لازم را داشته باشند. یعنی باید ورودی رسانهها را مورد بررسی قرار دهیم بعد به پردازش اطلاعات، چگونگی نشر خبرها یا مسائل تحلیلی بپردازیم.
متاسفانه میبینیم ستاد مقابله با کرونا پوشش نامتقارن دارد. به این معنا که در اطلاعرسانی تبعیضآمیز عمل میکند. گویی تنها خبرنگاران صداوسیما و واحد مرکزی خبر متولی رسانهها هستند و بقیه رسانهها را به رسمیت نمیشناسند. طبیعتا در شرایطی که مسئولان ستاد میخواهند سیاستهای خود را تنها به وسیله خبرنگاران صداوسیما اعلام و مردم را آگاه کنند؛ اگر خبرنگاران نشریات و خبرگزاریهای دیگر بخواهند درباره کرونا اطلاع کسب کنند به خبر دسته دوم میرسند. این مساله به معنی نقص در سیستم اطلاعرسانی است. بنابراین این اتفاق در شرایط موجود تاثیر میگذارد. این عمل روی کارکرد رسانههای دیگر، خبرگزاریها، سایتها و روزنامهها تاثیر بسیار خواهد داشت و به همین دلیل، نقد تبعیض در اطلاعرسانی رسانهها وارد است.
کمکاری رسانههای معتبر و شایعهها
این استاد دانشگاه درباره دلایل انتشار اخبار و شایعههای گوناگون درباره کرونا در رسانههای رسمی، غیررسمی و فضای مجازی گفت: زمانی که اخبار به اندازه کافی از مجاری رسمی و معتبر منتشر نشود و منابع خبری معتبر نتوانند خوب کار کنند، مجاری غیررسمی به شایعهپراکنی و انتشار اخبار دست میزنند. وقتی شایعهها بیایند، انتشار اخبار و دیگر آموزشهای اشتباه نیز اتفاق میافتد. طبیعی است شبکههای اجتماعی و دیگر رسانههای رسمی و غیر رسمی دیگر، حرفهای نامربوط بسیاری را در کنار مطالب مفید منتشر میکنند که این اتفاق به دلیل کم کاری رسانهها ایجاد میشود.
اهمیت انسجام روزنامهنگاری تحقیقی در پوشش اخبار کرونا
الستی با اعلام اینکه، پدیده کرونا به شکل تخصصی در هیچیک از رسانههای ما پیگیری نشده است، درباره نوع اخبار مربوط به کرونا بیان کرد: ما دو دسته اخبار داریم؛ یک دسته رویدادمدار و دیگری فرآیندمدارند؛ که اصطلاحا به خبرهای رویدادمدار، هاردنیوز یا سختخبر میگویند و به فرآیندمدارها، سافتنیوز یا نرمخبر.
وقتی از یک سانحه قطار خبری تهیه میشود، در مورد آن قطار، محل سانحه و مسائل اینچنینی صحبت میشود. به این معنا که این حادثه، خبر مشخصی است که تفسیرپذیر نیست. خبرهایی که به این شکل منتشر میشوند رویدادمدار و شبیه هم هستند. اما وقتی صحبت از این میشود که به طور مثال وزارت راه و ترابری ضعیف عمل کرده است که قطار دچار سانحه شده یا اینکه بگویند راننده قطار اشتباه کرده؛ در این جا خبر، ماهیت فرآیندمدار خود را نشان میدهد.
به خبرهایی که مشخصا مشترک است و بین همه نهادهای خبری وجود دارد، هاردنیوز یا سختخبر گفته میشود. اما آنهایی که قابل تفسیرند و بیانگر نظر خبرنگار، تحلیلگر و رسانه است و از علت پدیده فراتر میرود، سافتنیور یا نرمخبر هستند. وقتی با یک همهگیری سختی مانند کرونا مواجهایم باید فراتر از اخبار فرآیندمدار و رویدادمدار برخورد کنیم و روزنامهنگاری تحقیقی انجام دهیم و درباره بسیاری از جنبههای این مساله صحبت شود.
وی در خصوص توجه خبرنگاران و روزنامهنگاران به روزنامهنگاری تحقیقی گفت: با شیوع کرونا مردم با مسائل فرهنگی مختلف مواجه شدهاند، عادات و کسبوکارشان تغییر کرده و بین سلامت و نان مردم تعارضهایی پیدا شده. همه اینها بحثهایی است که بین مردم متدوال شده است. همچنین مشکلاتی که دولت در قرنطینه یا رعایت فاصلههای اجتماعی با آنها مواجه شده است.
روزنامهنگاران باید روی این مسائل به صورت کامل تحقیق انجام دهند و با عده زیادی از کارشناسان در این زمینه صحبت و نظرات آنها را منتقل کنند. در مراحل اولیه ممکن است تعدد نظرها و انبوهی اخبار باعث تشتت شود و نوعی واگرایی ایجاد کند. اما اگر از یک حدی تحقیقات گستردهتر شود، نوعی همگرایی ایجاد میشود که مردم تکلیف خود را بهتر میدادند.
متاسفانه در مورد بحران کرونا در یک سال گذشته این یکپارچگی و هماهنگی را نداشتیم و به اندازهای حرفهای مختلف زده شد و نظرات به اندازهای متشتت بود که خود رسانهها به نوعی به انتشاردهنده اخبار غیررسمی و شایعهها تبدیل شده بودند. به همین دلیل، بهتر بود رسانههایمان به طور حرفهایتر برخورد میکردند و به طور منسجم و مرتب روزنامهنگاری تحقیقی را مبنا قرار میدادند.
مردم پیگیر اخبار توسعهای شوند
الستی در ادامه با ابراز تاسف از اینکه ما عادت خیلی بدی داریم که وقتی حادثهای مانند زلزله رخ میدهد همه روزنامهها و دیگر رسانهها تا چند روز درباره ایمنسازی خانهها و ساختوساز خانههای ضد زلزله و انتقاد به مسئولان صحبت میکنند اما بعد از چند روز، همه اصل مشکل را فراموش میکنند، افزود: این کار اشتباه است. ما باید در رسانههایمان به پیگیری چنین مسائلی بپردازیم.
وی ادامه داد: به طور نمونه، در روزنامهها دائما ستونی باشد و وعدههای مسئولان، اتفاقات و مشکلات مردم را پیگیری کنیم. از نظر روزنامهنگاری این عادت را در مردم ایجاد کنیم که همیشه دنبال خبر داغ نباشند و بلافاصله خبرهای قبلی را رها نکنند، بلکه پیگیر اخبار توسعهای شوند. این رویکرد باعث میشود تا در دراز مدت مردم بتوانند به نتیجه مشخص، واضح و معتبری درباره کرونا برسند تا از نظر روحی، روانی آرامش خاطر پیدا کنند.
این استاد دانشگاه درباره اینکه صداوسیما نسبت به رسانههای دیگر چه عملکردی داشته است، گفت: هر چند صداوسیما به بحث کرونا بسیار پرداخته اما با توجه به تناسب قدرتی که صداوسیما از نظر تعداد شبکهها نسبت به سایر رسانهها دارد، میتوانست بسیار حرفهایتر برخورد کند. حتی این رسانه بهتر میتوانست در رابطه با آموزشهای آنلاین به دانشآموزان عمل کند. میتوانست پدر و مادرها را بیشتر از آن چیزی که الان وجود دارد از نظر روحی و روانی پشتیبانی کرده و به آنها کمک کند که چگونه خانواده را از نظر روحی در دوران کرونا سرحال نگه دارند. این رسانه باید نسبت به هشدارها بهتر عمل میکرد. البته همیشه برای بهتر کارکردن جا هست.
همزیستی نیوز - هجدهمین دوره انتخابات نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات، فردا سه شنبه (۲۰ آبان ماه) برگزار میشود و در جریان آن ۱۱۶ کاندیدای نمایندگی با هم به رقابت می پردازند.
به گزارش ایسنا، بیش از ۱۵ ساعت از آغاز انتخابات نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات باقی مانده است و آخرین خبرها از تعداد نامزدهای نهایی برای شرکت در انتخابات فردا، حاکی از شرکت ۱۱۶ مدیر مسوول رسانه است.
این انتخابات به صورت الکترونیکی و از طریق سامانه جامع رسانههای کشور از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۶ فردا سه شنبه ۲۰ آبانماه برگزار میشود و مطابق قانون در صورت عدم احراز اکثریت مطلق مدیران مسوول در مرحله اول، نوبت بعدی آن پس از دو هفته در روز سه شنبه چهارم آذرماه برگزار خواهد شد.
سیدعلاءالدین ظهوریان ـ دبیر هیات نظارت بر مطبوعات ـ آخرین فرصت اعلام انصراف نامزدهای هجدهمین دوره انتخابات نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات را پایان وقت اداری دوشنبه، ۱۹ آبان ماه اعلام کرده بود.
همچنین طبق اعلام محمد خدادی، معاون مطبوعاتی، پلیس فتا و مرکز ماهر هم در برگزاری این انتخابات همکاری میکنند و به صورت مجازی نظارت دارند تا تخلفی صورت نگیرد.
در مجموع ۴ هزار و ۴۴ نفر از مدیران مسوول، حائز شرکت در انتخابات برای رایدهی و تعیین نماینده مدیران مسوول رسانهها در هیات نظارت بر مطبوعات بودند که در ثبت نام اولیه ۲۱۴ نفر شرکت کردند و در نهایت با انصراف ۹۸ نفر، تعداد شرکت کنندگان نهایی به ۱۱۶ مدیر مسوول رسیده است.
بر اساس این گزارش، حسین انتظامی از سال ۱۳۸۳ تاکنون، نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات بوده است و پس از هشت بار نمایندگی، امسال از شرکت در این دوره از انتخابات انصراف داد.
همزیستی نیوز - اگر تلویزیون ناچار بود به جای پخش مسابقات پرسپولیس و استقلال، سریال بسازد و روی آنتن ببرد چقدر باید خرج میکرد.
به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «در مورد حق پخش تلویزیونی به دفعات صحبت شده است. صداوسیمای ایران مثل همه جای دنیا باید پول پخش مسابقات فوتبال را به برگزارکنندگان بپردازد اما زیر بار این تکلیف نمیرود. در این شرایط فوتبال برای تلویزیون نقش دکان دو نبش بسیار سودآور را بازی میکند؛ از یک طرف صداوسیما با پخش مسابقات مهم مخاطب جذب میکند، از سوی دیگر به واسطه پخش آگهیهای تبلیغاتی درآمد نجومی کسب میکند و از همه مهمتر این که از هزینههای برنامهسازی برای این ساعات معین معاف میشود. تمرکز گزارش پیش رو، روی همین مورد سوم است. قصد داریم مقایسه کنیم و ببینیم اگر تلویزیون ناچار بود به جای پخش مسابقات پرسپولیس و استقلال، سریال بسازد و روی آنتن ببرد چقدر باید خرج میکرد.
هزینههای سریالسازی در تلویزیون ایران همیشه یک بحث داغ و جذاب بوده است. این موضوع مربوط به امروز و دیروز هم نیست. سریال امام علی(ع) در فاصله سالهای ۷۰ تا ۷۵ با بودجه تقریبا ۲۷۰ میلیون تومانی ساخته شد. تولید سریال یوسف پیامبر در سال ۸۷ حدود ششونیم میلیارد تومان هزینه داشت. سریال در چشم باد که تولید آن از سال ۸۳ تا ۸۷ طول کشید، ۱۲ میلیارد تومان خرج روی دست مدیران تلویزیون گذاشت و ساخت سریال مختارنامه بین سالهای ۸۲ تا ۸۸ هم ۲۰ میلیارد تومان هزینه داشت. خب شاید بگویید اینها سریالهای فاخر هستند که تولید هر کدامشان چند سال طول کشیده است؛ بنابراین جالب میشود اگر بدانید سریال پایتخت ۶ که به خاطر شیوع کرونا نیمهتمام باقی ماند، با هزینه ۲۳ میلیارد تومانی روانه آنتن شد. همچنین فصل دوم سریال «نونخ» ۱۵ میلیارد تومان هزینه داشت که سه میلیارد تومان آن توسط استانداری پرداخت شد. گفته میشد هزینه تولید سریالهای عادی در تلویزیون بین دقیقهای ۳ تا ۱۰ میلیون تومان است. این البته برآورد دو سال قبل بوده که حتما تا الان تغییر زیادی کرده است. همین برآورد به ما میگوید ساخت یک سریال آپارتمانی ساده با بازیگران متوسط، حداقل دقیقهای سه میلیون تومان خرج دارد. حالا برویم سراغ لیگ برتر. شبکه سه در طول هر فصل فوتبالی ۵۸ مسابقه پرسپولیس و استقلال را بهصورت زنده پخش میکند. ۵۸ تا ۹۰ دقیقه میشود ۵۲۲۰ دقیقه و این عدد ضربدر سه میلیون تومان (کف هزینه تولید سریال) ما را به عدد ۱۵ میلیارد و ۶۶۰ میلیون تومان میرساند. حالا اگر هزینه ۱۰ میلیون تومانی مربوط به تولید هر دقیقه از سریال پربیننده را در نظر بگیریم، تنها پخش مسابقات سرخابیها ۵۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در حوزه برنامهسازی به سود تلویزیون است.
بدون در نظر گرفتن هر ثانیه آگهی چند میلیونی که خودش سر به فلک میکشد، تلویزیون بابت پخش مسابقات سرخابیها در لیگ برتر بین ۱۵ تا ۵۰ میلیارد تومان از هزینه برنامهسازی معاف میشود. این تازه غیر از مسابقات حذفی، سوپرجام و آسیایی دو تیم است. تازه مخاطب دائمی و قطعی مسابقات فوتبال هم تضمینشده است؛ بر خلاف بسیاری از سریالهای تلویزیونی پرهزینه که شکست میخورند. همچنین تلویزیون چندین برنامه ترکیبی و تحلیلی جانبی هم با خوراک همین مسابقات روی آنتن میبرد. حالا حساب کنید ببینید بدهی واقعی صداوسیما به فوتبال چقدر است. انصافا خدا را خوش میآید باشگاههای ما به خاطر فقر مالی شاهد جدایی مهمترین ستارههایشان باشند، بعد تلویزیون چنین سود هنگفتی از قبل آنها ببرد؟»
همزیستی نیوز - شرکت گوگل در راه رسیدن به نخستین شبیه سازی کوانتومی از یک واکنش شیمیایی از پردازنده "سیکامور"(Sycamor) استفاده کرده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، چیزهای زیادی در مورد رایانه های کوانتومی گفته می شود و محققان ادعا می کنند که آنها قادر به انجام همه چیز از رمزگشایی دستگاه های رمزگذاری شده گرفته تا معکوس کردن زمان هستند، اما رایانه های کوانتومی هنوز استفاده اصلی خود را نیافته اند و دلیل این امر این است که آنها هنوز عملی و کاربردی نشده اند.
اکنون دانشمندان شرکت گوگل با استفاده از یک رایانه کوانتومی برای شبیه سازی یک واکنش شیمیایی، هر چند یک نمونه ساده از آن، گامی در پیشبرد عملی محاسبات کوانتومی برداشته اند. این شرکت برای دستیابی به این کار شگرف از رایانه موسوم به "سیکامور"(Sycamore) ساخته خود استفاده کرد.
شما ممکن است "سیکامور" را از سال ۲۰۱۹ به خاطر بیاورید؛ زمانی که این رایانه در مدت زمان ۲۰۰ ثانیه کاری را انجام داد که گوگل ادعا می کرد انجام آن توسط یک ابر رایانه ۱۰ هزار سال طول می کشد و گوگل با دستیابی به این نقطه عطف، ادعا کرد که به "برتری کوانتومی" دست یافته است.
در محاسبات کوانتومی، برتری کوانتومی توانایی بالقوه دستگاهها برای حل مشکلاتی است که رایانه های کلاسیک عملاً از انجام آن ناتوان هستند.
در واقع این شبیه سازی واکنش شیمیایی جدید احتمالاً برای "سیکامور" مناسبتر است، زیرا اتم ها و مولکول ها توسط مکانیک کوانتومی اداره می شوند و این امر باعث می شود رایانه های کوانتومی بهترین راه برای شبیه سازی دقیق آنها باشند.
در این مطالعه، دانشمندان یک مولکول دیازن را طی فرآیندی شبیه سازی می کنند که اتم های هیدروژن خود را در اطراف نیتروژن مستقر و تنظیم می کنند.
محققان برای بررسی اینکه شبیه سازی جدید آنها دقیق است یا نه، همان واکنش را روی رایانه های کلاسیک اجرا کردند. "رایان بابوش" از گوگل گفت که علیرغم اینکه این واکنش یک واکنش ساده است، این کار گامی بزرگ در راه محاسبات کوانتومی است.
وی افزود: اکنون ما محاسبات کوانتومی شیمی را در مقیاس کاملاً متفاوتی انجام می دهیم. کار قبلی شامل محاسباتی بود که شما اساساً می توانستید با مداد و کاغذ و به صورت دستی انجام دهید، اما مطمئناً برای انجام نمایشی که اکنون شاهد آن هستیم، به یک رایانه احتیاج دارید.
وی ادامه داد: از این پس مقیاس گذاری الگوریتم برای انجام واکنش های پیچیده تر باید تقریبا ساده باشد. تمام آنچه که مورد نیاز است تعداد بیشتری کوبیت(کوچکترین واحد کوانتومی) و تغییرات کوچک در محاسبه است.
همزیستی نیوز - به نظر میرسد که قابلیت تماس تصویری در آیندهای نزدیک به تلگرام اضافه خواهد شد.
به گزارش ایسنا، تلگرام که بدون شک یکی از محبوبترین اپلیکیشنهای پیامرسان در جهان به شمار میرود، قابلیت و امکانات منحصر به فردی دارد که آن را از بسیاری دیگر از رقبای قدرتمند خود همچون واتساپ و فیسبوک مسنجر متمایز میکند. تنها نقطه ضعفی که این اپلیکیشن نسبت به رقبای خود دارد، عدم امکان برقراری تماس تصویری است که حالا بر اساس تازهترین گزارشهای منتشر شده در وب سایت Gizchina به نظر میرسد که تلگرام قصد دارد در نسخه آزمایشی خود در سیستم عامل آی او اس تماس تصویری را نیز اضافه کند.
این بدان معناست که احتمالاً در آیندهای نزدیک تلگرام قصد دارد این قابلیت رو به نسخه رسمی و نهایی این اپلیکیشن نیز اضافه کند تا کاربران بتوانند با استفاده از آن به برقراری ارتباط با اعضای خانواده، دوستان و همکاران خود بپردازند.
همچنین تعدادی از کاربران آیفون در توییتر نیز مدعی شدند که تماس تصویری به صورت آزمایشی در نسخه بتا تلگرام فعال سازی شده و با تغییر چند گزینه میتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. در واقع کاربران آیفون برای دسترسی به این قابلیت باید نسخه تلگرام بتا ۶.۳ را از طریق TestFlight فروشگاه آنلاین اپ استور اپل دریافت کنند.
گفته میشود در حال حاضر تنها امکان تماس بین دو کاربر وجود دارد که هر دو نفر آنها باید این قابلیت را فعال کرده باشند.
از زمان شیوع گسترده و پاندمی ویروس خطرناک و مرگبار کرونا که منجر به اعلام وضعیت اضطراری و قرنطینه از سوی دولت کشورهای مختلف شد استقبال کاربران در سراسر جهان از اپلیکیشنهای پیامرسان که میزبان قابلیتهای متعددی همچون برقراری تماس تصویری و صوتی بودن چند برابر شد.
همزیستی نیوز - نانشان را از خواندن و به اشتراک گذاشتن اخبار در میآورند. شب و روزشان با اخبار گره خورده است. با تبلت یا موبایل خرید میکنند، با تبلت یا موبایل غذا میپزند، زمانی که تبلت روی سفره کنار دستشان است غذا میخورند و در کل با تبلت و موبایل همه زندگیشان را میگذرانند. اخبار روی صفحه تبلت آنقدر زندگیشان را گرفته که گاهی در خواب هم رهایشان نمیکند. چون آنها «ادمین» هستند!
در روزهایی که یکی از توصیههای مهم روانشناسان به مردم، دورشدن از دیدن یا شنیدن اخبار است، آنها یعنی ادمینها مجبورند سختتر از روزهای عادی کار کنند. حجم زیادی از اخبار مربوط به کرونا را بخوانند، چشمشان به عکسها و ویدئوهای زیادی بیفتد و در حالی که شاهد تفاوت قیمت سکه و دلار نسبت به روز قبل هستند، خبر را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند. فشار روحی و روانی زیادی را تحمل میکنند بدون آنکه ارتقاء یا پیشرفت کاری خاصی داشته باشند یا حقوق و مزایای آنچنانی دریافت کنند.
فارغالتحصیل رشته ارتباطات و روزنامهنگاری است و حدود چهار سالی میشود که ادمین شبکههای اجتماعی یکی از رسانههاست. زمانی که بحث دغدغههای شغلیاش وسط میآید، چند بار میگوید: «خیلی سخت است».
«زینب» میگوید: «به نظر من ادمینها همیشه در معرض آسیب روحی و روانیاند چون با همه نوع اخباری به شکل مستقیم در ارتباطند. برای مثال خبرنگاران حوزههای مختلف زمانی که پوشش یک رویداد ویژه یا ترافیک خبری را پشت سر میگذارند، امکان اینکه برای مدتی به مرخصی بروند و بعد از چند روز استراحت به کارشان برگردند وجود دارد اما ما به عنوان ادمین مجبوریم همه اتفاقاتی که در هر حوزه خبری پیش میآید را رصد کنیم و در شبکههای اجتماعی بازنشر دهیم. در برخی از شبکههای اجتماعی مثل تلگرام که رقابت تنگاتنگ است، سرعت عمل نقش زیادی دارد و این موضوع کار را خیلی سختتر میکند. این اتفاق موجب میشود حجم استرسی که پشت سر میگذاریم خیلی بالا برود. برای مثال بعد از اتفاقات ناگواری که اخیرا در ایران پشت سر گذاشتیم، میزان استرس من بسیار بالا رفته است و شبها خوابهای آشفته میبینم. شیفت کاری من در آخر هفته یعنی روزهای پنجشنبه و جمعه خیلی فشرده و سخت است و باید ۱۷ ساعت چشمم به همه سایتها باشد.»
او ادامه میدهد: «از طرفی ادمینبودن هیچ پیشرفت کاریای ندارد. حتی ادمینها امنیت شغلی هم ندارند و زمانی که تلگرام فیلتر شد، من و همکارانم نگران آینده کاریمان بودیم.»
«اوایل که ازدواج کرده بودم، عملا وقت آشپزی نداشتم. به همین دلیل مادرم زحمت آشپزیکردن را میکشید و برایم دو وعده غذا درست میکرد و میفرستاد. حتی گاهی اوقات که حجم کار بالاست، وقت شستن ظرفها یا انجام کارهای خانه را ندارم. گاهی هم مجبورم از خیر بسیاری از مهمانیهایی که دعوت میشوم بگذرم چون همیشه تبلت بدست هستم و باید اخبار را رصد کنم.»
زینب برای معرفی شغلش اصلا از واژه ادمین استفاده نمیکند و همیشه خودش را به عنوان کارمند یک رسانه میداند که در بخش سوشال مدیا یا همان شبکههای اجتماعی فعالیت میکند. فشار کاری در برخی مواقع موجب شده که او هم به تغییر شغل فکر کند اما چون برای کاری که انجام میدهد زحمت بسیاری کشیده، هر بار که به تغییر شغل فکر کرده، نتوانسته با ترک کارش کنار بیاید؛ گرچه حقوقی که برای این کار دریافت میکند بسیار پایین است و به زور به سه میلیون تومان میرسد. این ادمین گاهی آنقدر از استرس و حجم بالای کار خسته میشود که دلش میخواهد فقط مرخصی بگیرد و در خانه استراحت کند بدون اینکه حتی سفر برود.
این روزها شبکههای اجتماعی منبع درآمد بسیاری از افراد شده است و نحوه کار کردن با آن یک امتیاز بزرگ محسوب میشود. به همین دلیل هر فرد جویای کاری که در هر رشتهای تحصیل کرده باشد اگر با نحوه کار کردن در شبکههای اجتماعی آشنا باشد، بیکار نمیماند؛ گرچه این کار هم دشواریهای خاص خودش را دارد.
«سپیده» لیسانس مدیریت تبلیغات تجاری دارد و حدود پنج سالی میشود که ادمین شبکههای اجتماعی یکی از خبرگزاریهای بزرگ ایران است: «هر شغلی یکسری ویژگیهای خوب و یکسری ویژگیهای بد دارد. همه فکر میکنند ادمینها صرفا کپیکننده یکسری اخبار هستند در حالی که این طرز فکر اشتباه است و اتفاقا کارمان خیلی هم وقتگیر است. برای مثال آمادهکردن یک پستِ اینستاگرام حدود یک ساعت وقت میگیرد. به عقیده من کار ادمینی بسیار حساس است زیرا شبکههای اجتماعی ویترین رسانهها محسوب میشوند. من به عنوان ادمین مدام در حال بروز کردن اخبار هستم و همین کار موجب میشود در جریان اخبار و اطلاعات روز قرار بگیرم گرچه در روزهای حساس مثل حادثه هواپیمای اوکراینی یا روزهای اوج کرونا من و همکارانم مدام در حال رصدکردن اخبار بودیم و این موضوع باعث آسیب روانی ما میشد. بارها در دورانی که ترافیک اخبار است یا شاهد رویدادهای ناخوشایند بودیم به فکر تغییر شغل یا مرخصی طولانیمدت افتادم چون خواندن زیاد اخبار، استرس و اضطرابمان را زیاد می کند. برای مثال در دوران کرونا به واسطه کاری که دارم آنقدر اخبار مربوط به این موضوع را میخوانم که متوجه خطر آن شدم و وسواس گرفتم و بیش از اندازه از وسایل ضدعفونی استفاده میکنم.»
اما صحبتهای او به همین جا ختم نمیشود. سپیده به خاطر شغلش در چند سال اخیر از جمع خانوادگی و دوستانه دور شده است چون زمان کافی که با آنها وقت بگذراند، ندارد و مجبور است شب و روزش درگیر کار و اخبار باشد به همین دلیل ناخودآگاه دایره ارتباطش محدودتر و کوچکتر میشود.
او میگوید: «شاید ادمینبودن برای افرادی که مجردند خوب باشد اما برای افراد متاهل بسیار دشوار است. از طرفی به جز آسیبهای روانی، به جسم هم آسیب میزند و چون مجبورم مدام تبلت یا گوشی بهدست باشم کتف، دست و از همه مهمتر چشمهایم در معرض آسیب است. مثلا یکی از انگشتانم مشکل حرکتی پیدا کرده است. حتی احساس میکنم فرم صورتم تغییر میکند چون سرم ساعتها رو به پایین و چشمم به صفحه تبلت است. به همین دلیل فکر میکنم حقوق ادمینها باید آنقدری باشد که انگیزهای برای ادامه کار بماند، در حالی که حقوق من اصلا خوب نیست. در ثانی هر بار که خبر فیلترینگ یکی از شبکههای اجتماعی مطرح میشود، این دغدغه فکری را دارم که باید دنبال شغل دیگری باشم.»
«علی» هم پنج سالی میشود که کارش ادمینی است. با اینکه از حقوق کارش راضی نیست و حدود سه میلیون تومان میگیرد اما ادمینبودن را خیلی دوست دارد. گرچه زیاد نگاهکردن به تبلت چشمانش را ضعیف کرده است اما به کارش عشق میورزد و همه جا با افتخار میگوید ادمین است. اما از اینکه آخر هفته مجبور است وقتش را به جای آنکه برای همسرش بگذارد، روی ارسال اخبار در شبکههای اجتماعی بگذارد، احساس خوبی ندارد.
او معتقد است حساسیت کارش بالاست و اگر مرتکب اشتباهی شود ممکن است برای همه کارکنان مجموعهای که در آن کار میکند مشکل درست کند. یک بار هم ناخواسته به جای عکس یکی از شخصیتهای سیاسی، عکس صحنه جرم را با خبر منتشر کرده است که البته مشکل سریع برطرف میشود و قضیه به خیر میگذرد.
«سیمین» هم به تازگی این کار را شروع کرده است. کارش را اصلا دوست ندارد اما برای آنکه به کار نیاز دارد مجبور است آن را انجام دهد. او هم در یکی از رسانهها کار میکند و حقوق خوبی دریافت نمیکند. آخر هفتهها ساعتهای طولانی خیره به تبلت میماند و همین باعث سردردهای شدید او شده است. به هین دلیل هم برای تمامشدن ساعت کاریاش لحظهشماری میکند.
او هم لیسانس ارتباطات دارد و درباره دغدغههای کاریاش میگوید: «بسیاری از مردم وقت کافی برای خواندن گزارشها و اخبار ندارند و فقط به خواندن تیتر خبر اکتفا میکنند. بعد در قالب کامنت، سوالهای مختلفی میپرسند. بعد از آنکه برداشت خودشان را از خواندن تیتر یک خبر یا گزارش میکنند، برای ادمین فحش مینویسند و حتی خانوادهام را نفرین میکنند. هر وصله ناجوری به من و همکارانم میچسبانند در حالی که ما فقط یک کارمند محسوب میشویم که با کمترین حقوق سعی میکنیم مثل همه مردم زندگی خود و خانوادهمان را بگذرانیم. مثلا بعد از گرانشدن بنزین وقتی اخبار مربوط به اعتراضات را منتشر میکردم برخی برایم پیام تهدید به مرگ ارسال میکردند. جدا از این موضوع، روزهای پنجشنبه و جمعه مجبورم در عین حال که کار میکنم، به زندگی شخصی خودم مثل خریدکردن هم برسم. به همین دلیل مجبورم با تبلتی که اموال خبرگزاری محسوب میشود و برای دریافت آن تعهد دادهام از خانه خارج شوم و استرس دزدیدهشدن تبلت هم همراهم باشد. بارها برایم پیش آمده که به مهمانی دعوت شدهام و مجبور بودهام با تبلت بروم و با مشکل اینترنت روبهرو شوم و استرس کار باعث شود از خیر مهمانی بگذرم و برگردم. در کل ادمینبودن هم مشکلات روانی زیادی دارد و هم مشکلات جسمی و تا زمانی که کسی این کار را انجام ندهد متوجه مشکلات و دغدغههای آن نمیشود. وقتی از بیرون به آن نگاه میکنند فکر میکنند کار راحتی است».
منبع: ایسنا
همزیستی نیوز - انتشار گزارش مالی کوگل نشان میدهد که شیوع گسترده ویروس کرونا در سه ماهه نخست سال جاری میلادی تاثیر چندان زیاد و قابل توجهی بر درآمدزایی آن نداشته است.
به گزارش ایسنا، آلفابت، شرکت مادر گوگل به تازگی گزارش مالی جدیدی را از سه ماهه نخست سال ۲۰۲۰ میلادی منتشر کرده که نشان میدهد درآمدهای این شرکت بر خلاف شیوع گسترده ویروس کرونا نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیشتر از پیش بینی ها بوده و ۱۳ درصد رشد و افزایش یافته است.
درآمد این شرکت در سه ماهه منتهی به مارس ۲۰۲۰ میلادی، ۴۱ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۳ درصد بیشتر ثبت و گزارش شده است.
همچنین درآمد خالص آلفابت در این بازه زمانی ۶.۸ میلیارد دلار بوده که در مقایسه با سه ماهه نخست سال ۲۰۱۹ حدود ۲.۶ درصد رشد یافته است. سود عملیاتی این شرکت در نخستین فصل و سال جاری میلادی ۱۹ درصد رشد را تجربه کرده است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران فعال در حوزه فناوری بر این باورند که شیوع و همه گیری ویروس کرونا در سه ماهه نخسال سال جاری میلادی تاثیر قابل توجهی بر میزان درآمدزایی و سودآوری این غول تکنولوژی ایجاد نکرده است و پیش بینی می شود که تبعات منفی آن بیشتر در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۰ گریبانگیر آلفابت شود.
بر اساس گزارش وب سایت ۹to۵google، ساندار پیچای، مدیر ارشد اجرایی شرکت گوگل در این خصوص خاطرنشان کرده است: در زمان شیوع گسترده ویروس کرونا و خانه نشینی شهروندان در کشورهای مختلف جهان، مردم بیش از هر زمان دیگری به خدمات و سرویس های ما (گوگل) نیاز دارند.
روث پورات، مدیر ارشد مالی گوگل نیز عنوان کرد: بیشترین بخش های درآمدزای این شرکت در مدت زمان بحران کرونا، درآمدهای ناشی از جستجوهای گوگل، یوتیوب و سرویس فضای ابری (کلاد) بوده که منجر به رشد ۱۳ درصدی درآمد آلفابت شده است.
وی البته در ادامه اظهارات خود افزود: در کنار همه این موارد، گوگل در بخش تبلیغات با کاهش قابل توجهی در میزان درآمدزایی خود روبرو شده است.
همزیستی نیوز - رییس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مردم را نمیتوان در قرنطینه خبری نگه داشت و آنها را قانع کرد که اخبار را تنها از یک رسانه دریافت کنند.
محمدمهدی فرقانی امروز - دوشنبه - در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش درباره آگاهی رسانی به مردم در شرایط شیوع ویروس کرونا در کشور اظهار داشت: اعتماد مردم به اخبار یک رسانه در شرایط بحرانی مانند شیوع کرونا در کشور، مستلزم اعتماد عمومی به دولت و رسانه است.
وی افزود: مردم از طریق تلفنهای همراه خود مدام در معرض اخبار دروغ و به هر حال نظرات مختلف قرار می گیرند و آگاهانه و ناخودآگاه به سراغ اطلاعات موجود در فضای مجازی میروند.
این استاد علوم ارتباطات تصریح کرد بخشی از دلیل مراجعه مردم به اطلاعات موجود در فضای مجازی به اضطراب و استرس آنها بازمیگردد، افرادی که مدام در جستجوی اطلاعات جدید هستند، در این میان به اخبار و اطلاعات نادرست هم برمی خورند که اضطراب و استرس مردم را تشدید می کند.
فرقانی ادامه داد: مردم برای اعتماد به یک رسانه باید مطمئن باشند که دولت اطلاعات کامل را به آنها اعلام می کند و همچنین باید به یک رسانه از پیش اعتماد داشته باشند و آن رسانه را به عنوان یک مرجع خبری بشناسند و به آن مراجعه کنند.
وی با بیان اینکه در موضوع شیوع ویروس کرونا ممکن است برخی به اطلاعات دولت و صدا و سیما اعتماد نداشته باشند، خاطرنشان کرد: برخی ممکن است براین باور باشند که دولت در مورد شیوع کرونا و آمار مبتلایان به موقع اطلاع رسانی نکرده و از سوی دیگر اینکه صدا و سیما که باید مرجع همه اخبار باشد را به دلیل عملکردهای نامناسب گذشته مورد اعتماد ندانند.
رییس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است هر چند که صدا و سیما در اطلاع رسانی درباره شیوع کرونا عملکرد مناسبی داشته است، اما باید دانست که عملکرد یک رسانه تنها در یک موضوع خاص سنجیده نمیشود.
فرقانی با بیان اینکه مردم براساس تجربه زیسته و بلند مدت خود به یک رسانه اعتماد میکنند، گفت: سخت است بتوان مردم را متقاعد کرد که تنها از یک رسانه خبر دریافت کنند، تلفن های همراه به صورت ناخودآگاه افراد را به کسب اطلاعات در فضای مجازی وسوسه می کند.
وی یادآور شد: اگر از برخی اخبار نادرست و وحشت آفرین شبکههای اجتماعی بگذریم، در کل تلاش همه افراد براین است که یک فضای نسبتا توام با آرامش و شادی برای هموطنان در شرایطی که توصیه به خانه نشینی می شود، مهیا شود.
رییس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: حتی طنزهای ساخته شده در فضای مجازی می تواند روحیه عمومی را درشرایط بحرانی افزایش دهد.
فرقانی افزود: در نهایت دولت و رسانه اصلی باید در عمل نشان دهند که مرجع اصلی اطلاع رسانی و اخبار برای مردم هستند.
به گزارش ایرنا، ویروس کرونا که رسما کووید- ۱۹ نام دارد، نخستین بار در شهر ووهان چین شناسایی شد تاکنون به بیش از ۵۰ کشور سرایت کرده و سازمان بهداشت جهانی را برآن داشته است تا وضعیت فوق العاده اعلام کند.
آمار ابتلای قطعی به ویروس کرونا در ایران تا ظهر روز گذشته - یکشنبه یازدهم اسفند - به ۹۸۷ نفر و فوت ناشی از آن در مجموع به ۵۴ نفر رسید. همچنین ۱۷۵ نفر از مبتلایان بهبود یافته و از بیمارستان ترخیص شدند.